۵۰ سال کار برای رفاه (فوندائک)
در این قسمت درباره موسسه فوندائک و تلاشهایی که با هدف ایجاد رفاه در جوامع در سراسر دنیا داشته است آشنا میشویم.
***
خب دوستان از این اپیزود میخوایم یک روایت چند قسمتی دیگه رو شروع کنیم. روایتی از یک موسسه که ۵۰ ساله در حال فعالیته. پنج دهه فعالیت در نقاط مختلف دنیا برای کمک به رفاه بیشتر مردم در جوامع مختلف. بیاین اول از همه ببینیم در ۵ دهه پیش چه اتفاقی افتاد که این مسیر آغاز شد. کره جغرافیایی رو بچرخونید بریم سمت آمریکای جنوبی، کشور کلمبیا.
اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی گفتگویی در بین متخصصان کلمبیایی در ارتباط با توسعه کشور راه افتاده بود، بعضی از اونها معتقد بودن که فرآیندهای توسعهای که بر اساس مدل بعضی کشورهای پیشرفته در کلمبیا هم راه افتاده نهایتا روی کار کشاورزایی که تولیدکنندههای اصلی مواد غذایی هستن و خب مقیاس کارشون کوچیکه، تاثیر منفی میذاره. توی این گفتگو و بررسی ایدهای شکل گرفت. این ایده توسط موسسهای به اسم فوندائیک مطرح شد که هدفش رو ایجاد توسعه و رفاه بیشتر در جوامع معرفی کرده بود. ایده این بود که باید بریم و فرآیندهای موجود و شیوههای فعلی زندگی روستایی رو بررسی کنیم و راههایی پیدا کنیم برای پیشبرد بهتر همین روشها و در صورت لزوم ایجاد روشهای جدید. برای اینکه بتونیم این مسیر رو بریم باید یک جریان تولید دانش ایجاد کنیم. یعنی باید مدام مطالعه کنیم و تجربه کنیم راههای جدید رو امتحان کنیم، نتایج رو بررسی کنیم، تا نهایتا بتونیم دانش جدیدی در ارتباط با روشهای مناسب شرایط این کشاورزا پیدا کنیم. در عین حال کشاورزا هم باید قابلیتهایی رو کسب کنن. برای همین به تدریج یک جریان آموزشی هم برای اونها شروع شد. اونها در این جریان آموزشی به بینشهای جدیدی مجهز میشدن و مهارتهایی رو یاد میگرفتن و همین طور اطلاعات جدیدی پیدا میکردن و خصوصیاتی رو در خودشون تقویت میکردن که بتونن در مسیر توسعه خودشون مشارکت معناداری داشته باشن.
تاریخچه فوندائیک پر از تجربههای جالب و جدید و اتفاقاتی هست که داستان خیلی از اونها جذابه ولی اگه بخوایم یک نگاه کلی به تاریخچش بندازیم میتونیم اون رو به ۴ مرحله اصلی تقسیم کنیم.
اولین اقدامات بین سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۰ اتفاق افتاد. در اون سالها فوندائیک برنامهای رو برای دو گروه از جوونهای داوطلب شروع کرد. در این برنامه اونها همزمان هم تحقیق میکردن و هم نتیجه تحقیقاتشون رو اجرا میکردن و حاصل این اقدامات رو ثبت میکردن. اونا درباره سیستمهای نوآورانه کشاورزی و فناوریهای مناسب برای بهبود تولید در زمینهای کوچیک تحقیق و اقدام میکردن،همین طور درباره مزارع زنبور عسل و صید ماهیها. اونا همینطور درباره اینکه چه شکلهایی برای سازمان دادن فعالیتها مناسبه تحقیق میکردن. کاری که کردن این بود که یک زمین برای تولید دام و کشاورزی در نظر گرفتن. از طرفی هم چند ساختمون ساده رو برای کلاسهای درس و تحقیق و آزمایشگاه علوم در نظر گرفتن و اونجا کارشون رو پیش بردن. دانشی که در اثر تجارب کار این جوونا در این دوره به دست اومد بعدها مبنایی شد برای مواد آموزشی که فوندائیک به شکلی گسترده منتشر کرد.
در دهه بعدی یعنی تا سال ۱۹۹۰ فعالیتهای فوندائیک هم تثبیت شد و هم گسترش پیدا کرد. تا حدی که یکی از برنامههای آموزشی فوندائیک به آموزش متوسطه مدارس هم راه پیدا کرد. سیستمهای جدید بیشتری برای پیشرفت کار کشاورزی در زمینهای کوچیک طراحی شد و بعضی از کشاورزا زمینهای خودشون رو به ایستگاههای تولید دانش و یادگیریهای جدید برای کل جامعه تبدیل کردن. یک اتفاق جالب دیگهای که تو این دهه افتاد این بود که چندین موسسه مختلف که هر کدوم از اونها داشتن در زمینه توسعه روستاها در کلمبیا کار میکردن توسط فوندائیک شناسایی شدن و یه نوع همکاری بین اونها شکل گرفت.
در دهه بعدی یعنی بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ فوندائیک خیلی بیشتر شناخته شد. برنامه آموزشی که الان سالها بود توسط این موسسه اجرا میشد از جاهای مختلف دنیا علاقمندانی پیدا کرده بود. برنامهای که در مردم ایجاد قابلیت میکرد تا بتونن در این مسیر پیشرفت و تغییر مشارکت بکنن. از چندین موسسه دیگه در جاهای مختلف دنیا تقاضاهایی برای ارائه این برنامه آموزشی آمد. خیلی جالبه که در این دوره دولت کلمبیا هم حمایت خودش رو از برنامه آموزشی فوندائیک نشون داد. اونا تشخیص دادن که از این برنامه در ادارات و همینطور در آموزش و پرورش باید استفاده کنن.
…