کالج پابرهنه و زنان بااستعداد

Program Picture

تغییرز

کالج پابرهنه و زنان بااستعداد
۰۱ آذر ۱۴۰۲

وقتی زنان پا به عرصه توسعه می‌گذارند دستاوردهای آنان جامعه را شگفت‌زده می‌کند. زنانی که در مسیر اعتلای دانش خود قرار می‌گیرند نقش موثری برای ایجاد راه حل‌های طولانی‌مدت برای مشکلات اقتصادی و همینطور بهبود شرایط آب و هوایی دارند. کالج پابرهنه نقش زنان در توسعه را به خوبی می‌داند.

***

در دو اپیزود قبلی راجع به موسسه لندسا صحبت کردیم. در این اپیزود و اپیزود بعدی درباره یک موسسه دیگه و تجربه‌هاش می‌خوایم صحبت کنیم و در اپیزود آخر برنامه هم درباره تجارب این دو موسسه گفتگویی با مهمانمون خواهیم داشت. کالج Barefoot که ترجمش میشه کالج پابرهنه، یک موسسه‌ایه که به زنان و به خصوص زنان مناطق محروم و دور از توسعه فکر می‌کنه و دنبال راه‌هاییه که بتونه به توانمندسازی اونا کمک کنه. ابتکارات این موسسه برای ما جالب بود و فکر کردیم با شما هم به اشتراک بگذاریم.

خب کمی از رویکرد و اهداف کالج Barefoot بگیم. اونا معتقدن که زنان و دختران استعدادهایی دارن که اگه فرصت پیشرفت در اختیار اونا گذاشته بشه نه تنها می‌تونن زندگی خودشون رو متحول کنن بلکه توانایی اینو دارن که شرایط خانواده و همینطور جامعه‌شون رو تغییر بدن.

این کالج در سطح بین المللی کار می‌کنه و ماموریت خودش رو این می‌دونه که زنان و دختران بیشتری از مهارت‌ها و دانشی بهره ببرن که بتونن بانی چنین تغییر و تحولاتی باشن.

روشی که این موسسه به کار می‌بره روش منحصر به فردیه. اونا اول میان و در سطح یک منطقه دوره‌های آموزشی‌ای رو تشکیل میدن و بعد راه‌هایی رو جلوی زنان روستایی اون منطقه می‌ذارن و تشویقشون می‌کنن که به این دوره‌ها بیان. زنانی که از روستاها میان و در این دوره‌ها شرکت می‌کنن می‌تونن در چند رشته که با نیازهای روستاها هماهنگه تخصص پیدا کنن. مثلا رشته مهندسی خورشیدی یکی از اوناست. بعد از اون این زنان به روستاها برمی‌گردن و کالج کمکشون می‌کنه تا از طریق ایجاد فرصت‌های شغلی جدید انرژی پاک، یادگیری و توانمندی اقتصادی و اجتماعی را به جامعه خودشون بیارن.

این موسسه معتقده که همراهی و کمک به این زنان می‌تونه تضمینی باشه برای ایجاد شرایط آب و هوایی بهتر برای روستاها. چون این زنان بااستعدادی که دارن و دانشی که کسب می‌کنن می‌تونن ابزارها و روش‌هایی رو به روستاها بیارن تا مشکلات آب و هوایی که در اثر روش‌های سنتی کار ایجاد می‌شده رو کمتر کنه. همینطور اونا معتقدن که اگه بخوایم راه حل‌های طولانی مدت برای بهتر شدن شرایط اقتصادی و اجتماعی روستاها پیدا کنیم. یکی از اصلی‌ترین راه‌ها کمک و همراهی با زنان این روستاهاست چون اونا نیروی بسیار موثری برای تغییرن. پس در واقع این موسسه نه فقط به زنان بلکه به کل جوامع روستایی تحت پوشش از طریق آموزش زنان داره کمک می‌کنه.

اونا همینطور در تجربه‌هاشون اینو دیدن که وقتی به افراد کمک میشه تا دانش بیشتری کسب کنن و مسیری برای پیشرفت‌شون باز میشه اعتماد به نفسی پیدا می‌کنن که وابستگی‌شون به دیگران برای پیشرفت رو کم می‌کنه. اونا یاد می‌گیرن که باید با افراد جامعه‌شون متحد باشن با هم هم‌فکری کنن و برای چالش‌هاشون راه حل‌هایی پیدا کنن و کم کم درک می‌کنن که می‌تونن به خودشون اتکا کنن.

ماریاتو در یک روستای کوچیک در سنگال زندگی می‌کرد. روستای اونا برق نداشت. این به این معنی بود که اونا باید شام رو خیلی زود و زیر نور خورشید درست می‌کردن. یا وقتی بارون می‌بارید دیدن دوردست در فضای باز خیلی سخت بود و این باعث میشد وقتی حیوونای وحشی به روستاها میومدن روستاییان دیر متوجه می‌شدن و دام‌هاشون خوراک این حیوونای وحشی می‌شدن. از طرفی بچه‌های روستا هم برای درس خوندنشون همیشه مشکلاتی داشتن چون مجبور بودن زیر نور کم چراغ‌های نفتی درس بخونن.

برای ماریاتو حتی ابتدایی‌ترین نیازها مثل داشتن یک منبع نور مطمئن یک وسیله تجملاتی و غیرقابل قبول به حساب میومد چون در این صورت مجبور بودن باتری‌ها و چراغ‌هایی تهیه کنن که براشون خیلی گرون در میومد و راه حل مناسبی نبود. از طرف دیگه ماریاتو یک رویا داشت و اونم اینکه بتونه یک خونه سیمانی بسازه که خانوادش سرپناه مطمئن‌تری داشته باشن، چون در روستای اونا خونه‌ها به شکل سنتی از گل و کاه ساخته میشد. ولی شوهر ماریاتو بیمار شد و اون مجبور شد همه پس‌اندازش رو صرف درمان همسرش کنه.

news letter image

ثبت نام در خبرنامه