موسسه آشوکا
روایت موسسه‌ای که به دنبال ایجاد تغییر در جهان و ایجاد آینده بهتر است.
***
خب توی این اپیزود می‌خوایم درباره یک موسسه صحبت کنیم. موسسه‌ای که هدف اصلی همه کارهایی که انجام میده رو ایجاد تغییر در جهان میدونه. موسسه‌ای که اول از همه از کشوری در آسیا کارش رو شروع کرد. یکی از شگفت‌انگیزترین کشورهای جهان. سرزمین رنگ‌ها. سرزمین هفتاد و دو ملت. هندوستان. وقتی درباره هندوستان و موسسه‌ها و نهادها و فعالین و گروه‌هایی که در این کشور مشغول به فعالیت‌های اجتماعی هستن مطالعه می‌کنیم، با انبوهی از تجربه‌ها و روایت‌هایی مواجه میشیم که بسیاری از اونها خیلی جالب توجه هستن و خیلی از اونها در زمینه فعالیت‌هایی که دارن در جهان پیشرو هستن و جا داره چندین پادکست مخصوص هر کدوم از این تجربه‌ها ساخته بشه. ولی ما اینجا درباره موسسه‌ای صحبت می‌کنیم که در واقع فقط در هندوستان کار نمی‌کنه بلکه داستانش از اونجا شروع میشه.
بیل درایتون یک ایده داشت، اونم اینکه قدرتمندترین نیروی خیر در جهان نیروی یک کارآفرین و فعال اجتماعیه. کسی که بتونه به اصلاح یک مشکل ریشه‌دار جهانی کمک کنه. این ایده باعث شد که بیل درایتون موسسه‌ای رو در سال ۱۹۸۰ در هندوستان تاسیس کنه. موسسه‌ای به نام آشوکا.
اول بگم براتون که اسم آشوکا از کجا اومده و چه معنی داره. این اسم یادآور امپراطوریه که در قرن سوم پیش از میلاد در هند به قدرت میرسه و بعد از به قدرت رسیدن خشونت رو کنار می‌ذاره و به یکی از بردبارترین و جهان‌گراترین و خلاق‌ترین رهبران تاریخ تبدیل میشه که در توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی پیشگام بوده. در عین حال کلمه آشوکا در زبان سانسکریت به معنای بی‌اندوه یا فقدان غم هم هست. ما در طول چند اپیزود آینده براتون از پروژه‌های مختلفی می‌گیم که موسسه آشوکا در جاهای مختلفی از دنیا ایجاد کرده و باعث تغییرات مثبتی شده ولی قبل از اینکه از خود این پروژه‌ها بگیم بیاین ببینیم اصلا خود موسسه چجوری کارش رو شروع کرد، چطور گسترش پیدا کرد، در کجاهای دنیا کار کرد و هدف اصلیش از همه این کارها چی بود و چه بینش‌هایی داشت که باعث این فعالیت‌ها شده بود.
موسسه آشوکا اولین کاری که کرد این بود که کارآفرینان و فعالین اجتماعی که در جهان پیشرو بودن یا ایده‌هایی برای تغییرات اجتماعی گسترده داشتن رو شناسایی کرد و راه‌هایی رو به کار گرفت تا بتونه به طرق مختلف از این افراد و گروه‌ها حمایت کنه. آشوکا معتقد بود که ما در یک موقعیت تاریخی زندگی می‌کنیم که در اون ما به فعالین اجتماعی نیاز داریم تا بتونن تغییرات مثبت ایجاد کنن. بنا بر این نیروی خودش رو بر حمایت از این فعالین اجتماعی متمرکز کرد. در بین سال‌های ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۵ فعالیت‌های موسسه آشوکا به کشورهای دیگه جهان هم گسترش پیدا کرد، به برزیل، مکزیک، بنگلادش، نپال و همچنین چند کشور آفریقایی و اروپای مرکزی و شرقی و غیره. یک سیستمی رو هم ایجاد کرد که بین فعالین اجتماعی در این کشورهای مختلف، روشی برای حمایت متقابل و یادگیری از همدیگه وجود داشته باشه. اینکه این موسسه در چه زمینه‌هایی کار کرده رو براتون میگم اما قبلش جالبه که اینو بدونیم که آشوکا بعد از فعالیت‌های بسیار گسترده در جاهای مختلف دنیا تا سال ۲۰۰۵ که موفق شده بود تعداد زیادی پروژه‌های تغییر اجتماعی رو شروع کنه و افراد زیادی رو برای این پروژه‌ها حمایت کنه نهایتا به یک چشم‌انداز جدید رسید. چیزی که در اثر تجربه و کار مداوم در جهان به وجود اومده بود. آشوکا در سال ۲۰۰۵ به طور رسمی تمرکز خودش رو به چشم‌انداز «همه یک تغییرساز اجتماعی هستن» تغییر داد. آشوکا به این اصل اعتقاد پیدا کرد که ما در لحظه واقعا تاریخی زندگی می‌کنیم که هر کس می‌تونه تغییرات مثبت در محیط اطرافش ایجاد کنه، هر کس برای پیشرفت باید تغییردهنده باشه و همه باید به ویژگی‌هایی مجهز باشن که یک کارآفرین اجتماعی رو تعریف می‌کنه. آشوکا این استراتژی رو با الهام از عمق دانش و تخصص، تجربه انباشته، و بینش جمعی از کار همراهانش که تغییرات اجتماعی گسترده‌ای رو امکان‌پذیر کرده بودن در پیش گرفت.
…
