وحدت در کثرت، اصلی برای عموم
بیشتر اوقات اصل وحدت در کثرت که یکی از آموزههای آیین بهائی هست را برای اهمیت وحدت بین تنوعهای جنسیتی، نژادی، زبانی، دینی و مثل آن به کار میبریم و خیلی وقتها فراموش میکنیم که در واقع همه انسانها از هر نوع و با هر شرایطی، مثل افراد دارای معلولیت، مشمول این اصل میشوند. فرنسیس مِزِی و بِوِرلی دیویس، دو فرد دارای معلولیت که بهائی هستند، توضیح میدهند بهائیان شهر آنها چه کارهایی برای مشارکت این دو نفر در فعالیتهای جامعه بهائی کردهاند و چه کارهای دیگری هم میشود کرد و مقاله دوم با عنوان چگونه آیین بهائی به زنان عاملیت میدهد نوشته ردیانس تالی.
***
فرزاد: دوستان سلام، من فرزاد، به همراه همکارم پریسا امروز هم با دو مقاله دیگه از وبسایت بهائی تیچینگز در خدمت شما هستیم.
پریسا: مقاله اول امروز عنوانش هست: چطور افراد دارای معلولیت را وارد جامعهی روحانی خودمان کنیم نوشته فرنسیس مِزِی Mezei و بِوِرلی دیویس.
فرزاد: و مقاله دوم با عنوان چگونه آیین بهائی به زنان عاملیت میدهد نوشته ردیانس تالی.
پریسا: دوستان با برنامه آموزههای نو همراه باشید.
فرزاد: دوستان بریم سراغ مقاله اول امروز با عنوان چطور افراد دارای معلولیت را وارد جامعهی روحانی خودمان کنیم نوشته فرنسیس مِزِی Mezei و بِوِرلی دیویس.
پریسا: فرانسیس ناشنوا به دنیا اومده. در سال ۱۹۸۹ بهائی میشه. او الآن بازنشسته است و در یکی از شهرهای کاندا به نام گوئلفِ زندگی میکنه. فرانسیس سردبیر سابق خبرنامه بینالمللی «شفا از طریق وحدت» هست که اگر دوست داشتین آنها رو بخونید یا نگاهی بکنید، نسخههاشون در کتابخانه آنلاین بهائی موجود است.
فرزاد: بِوِرلی دیویس مددکار اجتماعی بازنشسته است که در تورنتو کانادا زندگی میکند. او در سال 1989 وقتی که هندوراس بوده بهائی میشه. او در سال ۱۹۸۶ دچار آسیب نخاعی میشه.
پریسا: دوستان همونطور که متوجه شدید این مقاله از زبان دو بهائی است: فرانسیس که مشکل شنوایی داره و بِوِرلی که با ویلچر این طرف و اون طرف میره. آنها میخوان در جلسات روحانی شرکت داشته باشند اما با مشکلاتی روبرو هستند. در این مقاله، آنها با گفتن داستان زندگیشون، پیشنهاداتی ارائه میکنند تا افراد و جامعه بتوانند بیشتر پذیرای افراد دارای معلولیت باشند.
فرزاد: باید بگم که خیلی خوشحالم که این مقاله نوشته و چاپ شده و فکر نمیکنم کسی بهتر از فرانسیس و بورلی میتونستن در این مورد حق مطلب رو ادا کنند.
پریسا: بله. بیشتر اوقات اصل وحدت در کثرت که یکی از آموزههای آیین بهائی هست را برای اهمیت وحدت بین تنوعهای جنسیتی، نژادی، زبانی، دینی و مثل آن به کار میبریم و خیلی وقتها یادمون میره که در واقع همه انسانها، از هر نوع و با هر شرایطی، مثل افراد دارای معلولیت هم مشمول این اصل میشوند.
فرزاد: درسته. بر اساس این اصل، هر جامعهای باید تلاش کند که اسباب مشارکت کامل همهی انسانها را، بدون استثناء، فراهم کند. بنابراین نه فقط جامعه، بلکه تک تک افراد وظیفه دارند تسهیلاتی برای مشارکت افراد دارای معلولیت مهیا کنند.
پریسا: به نظرت اولین قدم در این زمینه چیه؟
فرزاد: اولین قدم اینه که شأن و احترام افراد دارای معلولیت، بیماران و سالمندان را رعایت کنیم. در این زمینه باید مشکلات مختلفی مثل ناشنوایی، نابینایی، سلامت روانی، بیماریهای خاص و مثل آن را در نظر گرفت و تا جای ممکن برایشان تسهیلاتی مثل حمل و نقل مناسب، خدمات بهزیستی، آموزش سواد دیجیتال و حتی ترجمه را در نظر گرفت.
پریسا: داستان فرانسیس که مشکل شنوایی داره و برای فهمیدن حرفهای بقیه باید لبخوانی کنه جالبه. فکرش رو بکن. او در دوران کرونا در جمعهایی که مردم باید ماسک میزدند هیچ راهی برای فهمیدن حرفهای بقیه و مشارکت نداشته. بورولی هم که مشکل حرکتی داره و روی ویلچر میشینه باید همیشه قبل از رفتن به هر جمع یا کنفرانسی با محل برگزاری هماهنگ کنه که برای ورود به ساختمان تسهیلاتی فراهم کنند.
فرزاد: از داستان بورلی و فرانسیس این نتیجه رو میشه گرفت که یکی از سؤالهایی که بهائیان در شهرها و محلههای مختلف میتوانند از خودشان بکنند اینه که چطور ما میتوانیم وحدت در کثرت را به معنای واقعیاش در جامعهمون پیاده کنیم به طوری که شرایط مشارکت همهی انسانها، حتی افراد دارای معلولیت، در جامعه فراهم بشه.
پریسا: دقیقا. فکر میکنم قبل از هرچیز باید بدونیم تو جامعه محلیمون چه کسایی احتیاج به توجه و کمک خاص دارن. بعد شاید بهتر باشه با خودشون مشورت کنیم و ببینیم چه کمکی از طرف افراد جامعه میشه بهشون کرد تا اونها هم بتونن راحتتر در فعالیتهای جامعه شرکت کنن. بعد از اون هم افرادی داوطلبانه یا از طرف جامعه مشخص بشن که به این افراد کمک کنن و مطمئن شن که تسهیلات لازم براشون فراهم هست تا بتونن با کمترین مشکل در فعالیتها مشارکت کنن.
فرزاد: باهات موافقم
…