تربص: فرصتی برای التیام
مقاله اول با عنوان «تربص: فرصتی برای التیام» نوشته سِرج وان نِک و مقاله دوم با عنوان «آیا میشود بدون غیبت کردن خودمان را خالی کنیم؟» نوشته مکینا ریورز.
***
فرزاد: دوستان وقتتون بخیر. امیدواریم اگر جایی که هستین صبح هست، روز خوبی رو در پیش رو داشته باشین.
پریسا: و اگر هم شبه و یک روز کاری رو پشت سر گذاشتین، وقت این رو داشته باشین که کمی برای خودتون وقت بذارین و در خلوت مراقبه کنید.
فرزاد: امروز هم با دو مقاله دیگه از وبسایت بهائی تیچینگز در خدمتتون هستیم.
پریسا: مقاله اول عنوانش هست: «تربص: فرصتی برای التیام» نوشته سِرج وان نِک (Serge van Neck).
فرزاد: و مقاله دوم با عنوان «آیا میشود بدون غیبت کردن خودمان را خالی کنیم؟» نوشته مکینا ریورز.
پریسا: دوستان با ما تا آخر برنامه امروز همراه باشید.
فرزاد: قبل از اینکه خلاصه مقالههای امروز رو تقدیمتون کنیم، خواستم به اطلاعتون برسونم که وبسایت بهائی تیچینگز پادکستهایی به زبان انگلیسی به مناسبت صدمین سال عهد و میثاق تهیه کرده که اگر مایل بودین میتونین اونها رو گوش کنید و با حضرت عبدالبهاء فرزند ارشد حضرت بهاءالله بنیانگذار آیین بهائی، و خدماتی که انجام دادن بیشتر آشنا بشین.
پریسا: ممنون فرزاد از این اطلاعرسانی. دوستان همونطور که گفتیم عنوان مقاله امروز هست «تربص: فرصتی برای التیام» نوشته سِرج وان نِک (Serge van Neck). سِرج ساکن South Dokotha ست و در سال 2009 کتابی نوشته دربارهی مورمونها از دیدگاه آیین بهائی.
فرزاد: فکر میکنم قبل از هر چیز خوبه برای شنوندههایی که با تربص آشنایی ندارن توضیح بدیم که معنای این کلمه چیه.
پریسا: بله. در آیین بهائی هدف عالیهی هر ارتباطی از جمله ازدواج، وحدت و محبت است. اما وقتی ازدواجی نتیجهای عکس داشته باشه، ما به قول سرج به زمانی برای التیام احتیاج داریم.
فرزاد: اگر یک زوج بهائی تصمیم بگیرن که از هم جدا بشن و طلاق بگیرن طبق تعالیم بهائی باید یک سالی صبر کنن. این یک سال را دورهی تربص میگن.
پریسا: توی این یک سال زن و شوهر جدا از هم زندگی میکنن اما باید در این مدت تلاش کنن که روابط بین خودشون رو از نو بسازن و اختلافاتشون رو حل و فصل کنن تا بینشون الفت و محبت دوباره به وجود بیاد.
فرزاد: معمولا محفل محلی که مسئول رسیدگی به امور دینی و اداری بهائیان آن محل یا شهر هست به هر دو نفر در این مسیر کمک میکنن.
پریسا: در این مقاله سِرج وان نِک از تجربه شخصی خودش از دوران تربص میگه. و اینکه این یک سال چقدر بهش کمک کرده تا نه تنها چیزهایی درباره ازدواجش متوجه بشه بلکه به شناخت بهتری از خودش رسیده.
فرزاد: سرج میگه در این مدت که به ازدواجش و رابطه با همسرش فکر میکرده موقعیتهایی یادش میآمده که به نظرش خیلی مظلوم واقع شده بوده و به همین دلیل از یادآوری آنها خونش به جوش میآمده و حسابی خشمگین میشده.
پریسا: میدونی در این دوران دوست خوبه نعمته؛ کسی که بشه باهاش حرف زد.
فرزاد: ظاهرا سرج هم چنین نعمتی رو داشته. اتفاقا وقتی به یکی از دوستانش میگه که گاهی از یادآوری بعضی حرفها یا کارهای همسرش خیلی عصبانی و خشمگین میشه، دوستش بهش میگه: «خیلی هم خوبه. لازم داری. عصبانی شو؛ خشمگین شو. اما بعد فراموش کن.»
پریسا: تأثیری هم داشته؟
فرزاد: ظاهرا. سرج میگه بعد از اینکه حسابی عصبانی میشده و به اصطلاح خشم خودش را خالی میکرده، راحت میشده و میتونسته دیگه اون موضوع رو فراموش کنه.
پریسا: چه نکته مهم و قابل تاملی. این جور که من هم متوجه شدم، این یک سال فرصتی هست برای هر دو طرف که نه تنها روی رابطهشون کار کنن بلکه روی خودشون هم کار کنن و با احساساتی که تا حالا به هر دلیلی نتونسته بودن باهاش رو در رو بشن و براشون چالش بوده رو به رو بشن و سعی کنن یا حلش کنن یا باهاش کنار بیان و از ذهن و فکرشون بیرونش کنن.
فرزاد: البته همه مشکلات ازدواج با این روش قابل حل نیستن. احتمالا برای خیلیهاشون باید از افراد متخصص مشاوره گرفت و ماهها و شاید سالها روشون کار کرد.
…