زنان در آشوکا
موسسه آشوکا معتقده زنان در دنیای امروز نقش سازنده بسیار مهمی دارند. بیعدالتی درباره زنان به نفع هیچ کس در جامعه نیست. روایتی از برخی زنان موثر در جامعه که توسط آشوکا حمایت شدند.
***
در دو اپیزود قبلی راجع به موسسه آشوکا صحبت کردیم. یک موسسه بینالمللی که هدف اصلی اون ایجاد تغییرات اساسی در جهانه. اگر دو تا اپیزود قبلی راجع به موسسه آشوکا رو نتونستید گوش کنید اول از اونها شروع کنید. توی این اپیزود میخوایم درباره یکی دیگه از زمینههای فعالیت این موسسه صحبت کنیم. موضوعی جهانی که این روزها از اصلیترین دغدغهها و گفتگوهای ما ایرانیا هم هست. زنان.
وقتی به پیشرفت فکر میکنیم، وقتی به تغییر و رشد فکر میکنیم چه عناصری رو لازم میدونیم؟ موسسه آشوکا یک تعریف ارائه میده. میگه که ما برای تغییر در سطح یک جامعه به سه عنصر نیاز داریم. اول افزایش تعداد افرادی که میخوان تغییرات اجتماعی رو ایجاد کنن. دوم افزایش ظرفیت جامعه برای پذیرفتن و ادامه دادن مراحل پیشرفت و توسعه و سوم تغییر در باورها و ارزشها و نحوه تعاملات موجود در جامعه.
آشوکا معتقده در این نوع تعریف از پیشرفت و موفقیت، زنان نقش سازندهای دارن. اونها از طریق این سه عنصر میتونن راه حلهای پایدارتری برای مشکلات جهان پیدا کنن. یک جنبشی رو موسسه آشوکا راه انداخته به نام جنبش “وایز” که در اون زنان کارآفرین اجتماعی مشغول به فعالیتهایی هستن که هر کدوم به طریقی به یکی از این عناصرِ لازم برای پیشرفت کمک میکنن. توی این قسمت میخوایم داستان یکی از اونها رو مرور کنیم.
نانی زولمینارنی ساکن شهر جاکارتا در کشور اندونزی بود. نانی همیشه نگران بیعدالتی و نابرابریهایی بود که در اطرافش نسبت به زنان میدید. اون فکر میکرد مثل اینه که زنان نامرئی هستن در جامعه. وجود دارن ولی قوانین و مقررات و عرف جوری هست که انگار وجود ندارن. و همه این مشکلات برای زنان سرپرست خانوار بیشتر از بقیه زنان بود. وقتی در سال ۲۰۰۰ خودش از همسرش جدا شد و انگی که به زنان مجرد در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و قانونی زده میشه رو تجربه کرد بیش از قبل متوجه مشکلات زنان سرپرست خانوار شد و میدونست که میلیونها نفر هستن که در چنین شرایطی زندگی میکنن. بنا بر این تصمیم گرفت برای تغییر شرایط کاری انجام بده.
نانی تحلیلش از وضعیت این بود که نیروهایی وجود دارن که واضحا باعث بیعدالتیها برای زنان میشن. مثلا قوانینی که میگه مرد رئیس خانوادهست و همه اختیارات در دست مرده؛ و نیروهایی هم هست که اینقدر واضح و شفاف نیست ولی اونها هم در ایجاد نابرابری نقش دارن مثلا ساختار غیررسمی جامعه و نحوه درک مردم از مقررات دینی باعث میشه عملا رفتارهای ناعادلانه زیادی در ارتباط با زنان صورت بگیره، یا اینکه نوع نگرش نسبت به تواناییهای زنان به گونهای هست که اونها رو از بسیاری پیشرفتها محروم میکنه.
نانی یک موسسه تاسیس کرد به نام “پیکا” و در این موسسه سعی کرد راهحلهایی برای هر دو مشکل موجود یعنی تغییر سیستم و ساختارها و همینطور تغییر در سطح بینشها و فرهنگ به وجود بیاره. یک داده آماری نشون میداد که در اندونزی از هر ۴ خانواده یک خانواده تحت سرپرستی زنی با شرایط متفاوته یعنی زنی که یا بیوه هست یا مطلقه یا مجرد یا رها شده یا در یک ازدواج چندهمسری قرار داره و اکثر این زنها تجربههای مشابهی دارن از نگاه و قضاوت جامعه نسبت به خودشون. نانی مسیری رو شروع کرد به سمت ترویج و پذیرش عدالت، برابری و دیده شدن. او برای این مسیر یک برنامه داشت.
یکی از اولین کارهایی که کرد این بود که کمک کرد تصویر زنان از خودشون تغییر کنه. او یک جنبش راه انداخت که در اون زنان بیان و داستانهای خودشون رو تعریف کنن. در واقع از قدرت داستانگویی استفاده کرد تا روایتها با دید جدیدی مشاهده بشه و نیاز به تغییر ساختار و سیستم در این روایتها مشخص بشه.
یک کار دیگهای که کرد این بود که زنانی که به شغل نیاز داشتن رو در موسسه استخدام کرد و ماهها به اونها آموزشهایی داده شد تا دانش و ابزارهای لازم برای مستند کردن وضعیت زنان در اندونزی رو کسب کنن و اونها این مستندسازیها رو انجام دادن و بعد به دولت ارائه دادن.
…