قسمت ۷۹ – همکاران ما در ساختن دنیایی بهتر
میدونستید هر کدام از ما در بهتر کردن حال جهان کلی همکار داریم؟ در این قسمت کمی در مورد این همکاران و کارهایی که انجام میدهند، صحبت کردیم.
***
سپیدار: سلام بچهها
مامان: حالتون چطوره؟
ویززز: وقت شما شنوندگان عزیز بخیر. امروز 9 شهریور ماه 1402 خورشیدی و 31 اوت 2023 میلادی است. شما به برنامه سپیدار و ویززز گوش میکنید.
سپیدار: خب به قول مامانم خوبید؟ خوشید؟
مامان: امیدواریم که عالی باشید.
سپیدار: مادر من از تابستون و تعطیلات خیلی کم مونده آخه چطوری عالی باشیم؟
ویززز: میفهمم، ولی به هر حال اگر مدرسه نداشتی بعدش تابستون و تعطیلات اینقدر بهت نمیچسبید.
مامان: خب نمیخواید از موضوع برنامه امروزمون برای شنوندگان بگید؟
سپیدار: اهم اهم بله. فکر کنم دو هفته پیش بود که چک چک از ما نظرخواهی کرد تا با کمک سفیران سبز برای بچههای همه کائنات، یک برنامه درسی در مورد اهمیت محیط زیست درست کنند. اون روز مامان جانم جمله خیلی جالبی گفت که حسابی من رو به فکر فرو برد.
مامان: چک چک جون، لازمه که در این طرح درسها به بچهها یادآوری کنید خیلی طبیعیه که با خوندن و فهمیدن در مورد چالشهای زیست محیطی استرس رو تجربه کنند یا حتی غمگین و عصبانی بشن. در این موقعیت شاید اولین واکنش و راحتترین انکار کردن باشه. ولی میشه که شما بهشون کمک کنید راههای بهتری پیدا کنند.
چک چک: مثل چی؟
سپیدار: مثل همکار پیدا کردن! از وقتی که ما باغچه محله داریم من خیلی خوشحالم و میفهمم دارم در اندازه خودم برای محیط زیست کاری میکنم. حالا هر کس هر کاری که دوست داره و میتونه رو اگر انجام بده خیلی خوشحالش میکنه و استرسش کم میشه.
ویززز: این توضیحات باعث شد من حواسم جمع بشه که بله درسته، از شنیدن این همه چالش و مشکل همه احساس بدی پیدا میکنن، اصلا فرقی نداره مردم سیاره زمین یا هر سیاره دیگهای باشن.
سپیدار: همین شد که من فکر کردم خب باغچه محله به من خیلی انرژی میده ولی بعدش به مفهوم همکار فکر کردم. از مامان و بابا هم پرسیدم.
مامان: پدر سپیدار گفت به نظرش فکر کردن به کلمات هم معنی همکار میتونه کمک کنه که مفهوم همکار واضح بشه. کلماتی مثل دستیار، شریک، هم قدم. من هم فرهنگ فارسی عمید رو نگاه کردم که برای معنی همکار نوشته بود: دو تن که یک پیشه و یک حرفه داشته باشند.
سپیدار: و با این توضیحات من به این نتیجه رسیدم که حتما علاوه بر همکارانم در باغچه محله، همکاران دیگهای روی زمین هستن که به بهتر کردن شرایط محیط زیست فکر میکنند و به اندازه خودشون کاری انجام میدن.
ویززز: همین ایده ما رو به جست و جو برای یافتن پروژههای محیط زیستی در سراسر دنیا کشوند. بعضی از پروژهها بزرگ و گسترده بودند، بعضیها کوچیکتر.
مامان: ولی کلی آدم پیدا کردیم که دارن برای بهتر کردن حال دنیا قدم بر میدارن و به قول سپیدار همکاران ما هستند.
سپیدار: ما تصمیم گرفتیم در مورد این پروژههای موفق باهاتون صحبت کنیم. درسته که حال زمین خوب نیست ولی آدمهایی هستند که بهش فکر میکنند.
ویززز: شکی نیست که فعالین در همه این پروژهها سختیها و بحرانهای زیادی تحمل کردن، ولی ادامه دادن تا به هدفشون نزدیک بشن.
مامان: ما دنبال همکارانمون در ساختن جهانی بهتر هستیم تا قوت قلب بگیریم و به مسیرمون ادامه بدیم.
سپیدار: و تسلیم ناامیدی نشیم.
ویززز: من میگم بیاید با پروژه اون خانمهای مهندس شروع کنیم.
مامان: وای آره. این خانمها اهل کشور بلیز بودن، کشوری در آمریکای مرکزی.
سپیدار: برای من که همه زندگیم ساکن شهر بودم خیلی عجیبه که هنوز خیلی از جاهای دنیا مردمی هستند که به برق دسترسی ندارند. تو این کشور بلیز، در استان تولیدو چندین روستا بودند که چنین شرایطی داشتند.
ویززز: سه خانم که اهل همین روستاها بودند، مهندس انرژی خورشیدی بودند، اونها شرایطی رو فراهم میکنند که خونههای زیادی بتونند از انرژی خورشیدی برق بگیرند.
مامان: چی از این بهتر!
سپیدار: ماجرای اون لاک پشتها و باربدوس هم خوب بود. من یادم افتاد که خیلی وقت پیش مامان ماجرای جمع کردن زبالهها از یک ساحل رو تعریف کرد که باعث شد اکوسیستم منطقه سالمتر شه و لاک پشتها جمعیتشون زیاد شد. آخرش ما تشویق شدیم رفتیم کوه و اونجا زبالهها رو جمع کردیم.
…