این قسمت مختصری است از تاریخ حضرت بهاءالله، زندگی و نقش ایشان به عنوان مربی الهی برای جهان امروز.
بهاءاللّه، به معنی شکوه و جلال الهی، همان موعودی است که حضرت باب و سایر پیامبران گذشته به ظهورش بشارت داده بودند. تعالیم حضرت بهاءاللّه ارتباط ابدی بشریّت و پیام الهی را تأیید میکند و با ترسیم بینشی از آینده، الهامبخشِ مسیر زندگی میلیونها انسان از گوشه و کنار جهان شده است. حضرت بهاءاللّه ظهور جدیدی از جانب خداوند برای بشریّت آورد. مأموریّت ایشان، احیای قوای روحانی بشر و ایجاد اتّحاد میان مردم جهان است. تعالیم حضرت بهاءاللّه که اساس آئین بهائی را تشکیل میدهد، چشماندازی بسیار امیدبخش و رو به بهبود و سعادت برای جهان ارائه میدهد. حضرت بهاءاللّه در آثار خود چارچوبی برای توسعهی تمدّنی جهانی مطرح میکند که ابعاد مادّی و معنویِ زندگی انسان در آن در نظر گرفته شده است. در این دیدگاه، جهان با پذیرش اصل وحدتِ عالم انسانی به عدالت، صلح و رفاه میرسد.
ایشان در زندگی خود و در راستای این هدفِ گرانقدر آزار و اذیت، زندان، شکنجه و تبعید را تحمّل نمود. در آن زمان ایشان به عنوان یکی از حامیانِ حضرت باب دستگیر، شکنجه و در زندان معروفِ تهران به نام «سیاه چال» محبوس گردید. در همین دوران زندان و در هوای آلوده و متعفّن و در تاریکی محضِ سیاه چال بود که حضرت بهاءاللّه بارقههای وحی الهی را دریافت نمود.
حضرت بهاءاللّه پس از آزادی از زندانِ سیاه چال به مدّت ۴۰ سال، یعنی باقیماندهی عمر خود را در تبعید به سر برد. به واسطهی تعالیم عمیق روحانی و شخصیّت گیرای ایشان، دامنهی نفوذ افکار و تعداد پیروان حضرت بهاءاللّه هر روز افزونتر میشد. در نتیجه، حکومت تصمیم گرفت ایشان را به نقطهای دوردست تبعید نماید. اینبار، شهر قدیمیِ «عکّا» در اسرائیل کنونی که در آن زمان بخشی از امپراطوری عثمانی بود به عنوان محلِّ حبس و تبعید انتخاب شد. زندگی در عکّا با وجود شرایطِ اقلیمیِ بسیار دشوار و نامناسب، کمبود آب شیرین و هجوم حیواناتِ موذی به خانهها، از سنگینترین مجازاتها به حساب میآمد. حضرت بهاءاللّه در سال ۱۸۶۸ به همراه ۷۰ نفر از اعضای خانواده و پیروانش به این شهر وارد شد.
برخی از مهمترین آثار حضرت بهاءاللّه از جمله الواح خطاب به پادشاهان و حاکمانِ آن دوران در شهر عکّا نوشته شدند که در آنها اصول و قوانینی ذکر شده است که بشریّت را به سمت صلح جهانی هدایت میکند. «عالم یک وطن محسوب است و مَن عَلیالاَرض اهلِ آن».
حضرت بهاءاللّه در سال ۱۸۹۲، پس از یک دورهی بیماریِ کوتاه در سن ۷۵ سالگی چشم از این عالم فروبست. پیکرِ ایشان در ساختمان کوچکی در نزدیکیِ آخرین محلِّ اقامتشان در بهجی به خاک سپرده شد.