Program Picture

طاهره قرة العین

۵- آشوب کرمانشاه
۲۰ تیر ۱۴۰۲

موضوع اقدامات و فعالیت‌های قره‌العین به والی بغداد و دربار عثمانی گزارش شد. سه ماه گذشت و پاسخی از دربار نیامد. در این مدت ماموران هم‌چنان در اطراف منزل ایشان مراقبت می‌کردند. قره‌العین به حکومت مراجعه نمود و اظهار داشت چون خبری از بغداد و استانبول نیامده، من خود به بغداد می‌روم و آنجا منتظر باب عالی دربار عثمانی می‌شوم. حکومت موافقت کرد. قره‌العین با شمس‌الضحی، ورقه‌الفردوس و والده ملاحسین بشرویه‌ای و گروهی از رجال مومنین، عازم بغداد شد.

***

. شرم بر تو باد

. بیرونش کنید

. سنگسارش کنید

. آشوبگر

. چه می‌کنند؟ برای چه شمس الضحی را کشان کشان می‌برند؟

. چه می‌کنید آقایان؟ نزنید … زخمی‌اش کردید … آی … میرزا نهری کاری کنید.

سید نهری: چه می‌کنید، به خدا که این زن طاهره نیست چه می‌کنید؟ دست نگه دارید … او زوجه من است … نزنید … شمس الضحی ست.

. دروغ می‌گوید

. بزنید

. شرم بر تو

فراش: دست نگه دارید … قره العین را گرفتند … این زن را رها کنید … او شمس الضحی ست

یک زن: شرم بر شما … ببین با این مظلوم چه کردند … بیا سید نهری، بیایید کمک کنید …

فراش: آقایان برویم … به حکومت پیام داده که من در خانه‌ی خود هستم و به دیگران تعرض نکنید.

علما: برویم باید به این قائله خاتمه داد.

. عجب مصیبتی شد، دیدی؟ فریاد از این ظلم و بیداد … برویم باید کاری کنیم

راوی: مردم متاثر از این اشتباه ناخوشایند و شرمسار از اهانت‌ها و ضرب و شتم شمس الضحی سریع به خانه‌های خود رفتند، ماموران حکومتی بی‌تفاوت، بدون شرمندگی از این ظلم با سرعت محل را ترک کرده و به سمت خانه‌ی قره العین شتافتند …

. خدا را شکر که فقط فراشان خانه‌ی جناب قره العین را احاطه کردند و به ایشان آسیبی نرساندند.

. خدا کند این منع رفت و آمد قره العین و افراد دیگر به منزلشان زودتر لغو شود.

. خداوند می‌داند آنها چه در سر دارند.

. نگران نباش با امر خداوند هیچ احدی یارای مقابله و مجادله ندارد … انشالله در پناه حق هستند.

. انشالله برویم به اصحاب ماجرا را خبر بدهیم … برویم.

راوی: موضوع اقدامات و فعالیت‌های قره العین به والی بغداد و دربار عثمانی گزارش شد، سه ماه گذشت و پاسخی از دربار نیامد … در این مدت ماموران همچنان در اطراف منزل ایشان مراقبت می‌کردند … قره العین به حکومت مراجعه نمود و اظهار داشت چون خبری از بغداد و استانبول نیامده، من خود به بغداد می‌روم و آنجا منتظر باب عالیِ دربار عثمانی می‌شوم … حکومت موافقت کرد، قره العین با شمس الضحی، ورقه الفردوس و والده ملاحسین بشرویه‌ای و گروهی از رجال مومنین عازم بغداد شد و با زنان در خانه شیخ محمد شِبل بغدادی مستقر شدند.

. وای از این مردم سنگدل، دیدی هنگام خروج از کربلا آن گروه بدذات چگونه تا مسافتی از دور قره العین و همراهانشان را سنگسار کردند؟

. زمانی که حقانیت این آیین بر همگان آشکار شود … ارکان بدنشان به خود خواهد لرزید.

. شنیده‌ام در بغداد در منزل شیخ محمد شبل نیز گروه به گروه مردم شهر به حضورشان می‌آیند و طلب فیض می‌کنند.

. خبر نداری از کثرت تردد جمعیت، دشمنان اعتراض نمودند … چون خانه‌ی شیخ گنجایش نداشت جناب قره العین به خانه‌ی دیگر منتقل شدند … ولوله در شهر بغداد افتاده.

. نمی‌دانستم … نکند آنجا هم در خطر دشمنان هستند؟ بعضی از علمای بغداد را می‌شناسم … آنها ارزشی برای زنان قائل نیستند و آنان را فاقد روح انسان می‌دانند.

. درست شناختی … از مقابله با قره العین عاجزند، از مواجهه با ایشان دوری می‌کنند.

. شنیدم با علمای کاظمین نیز مباحثه نمودند و اتمام حجت کردند.

. سلام یاران از بغداد می‌آیم، اخبار جدید دارم.

. چه شده؟ نگو که مشکلی برای جناب قره العین پیش آمده؟

. جناب قره العین برای برخی علما نامه نوشتند … آنان نیز مخالفت کرده و حاضر به مباهله با ایشان نشدند، از بیم هیاهو، نجیب پاشا والی بغداد ایشان را احضار و استنطاق نمود، اما مدرکی مبنی بر محکومیت ایشان نیافت.

. پس به سلامتی رفع اتهام شد … خدا را شکر.

. آری … اما جناب قره العین را با زنان به خانه فقیه برجسته شیخ محمود آلوسی، مفتی شهر فرستاد تا مدتی آنجا اقامت کنند.

. اتفاق خوبی بود، خوب شد … با اقامه‌ی براهین و حجت قاطعی که از قره العین سراغ داریم، با کمالات و بیان شیوایشان شیخ الوسی پی به حقیقت امر خواهد برد.

news letter image

ثبت نام در خبرنامه