رقص در مسافرخانه
۲۱ شهریور ۱۴۰۰
حاجی میرزا علی پیش حضرت عبدالبهاء رفت و گفت، قربان نمیتوانم از پیش حضرت بهاءالله دور شوم و آرزو دارم چندی دیگر در اینجا بمانم. بعد از گفتن این کلمات اشک بود که سرازیر شد و با گریه و التماس درخواست خودش را تکرار کرد.