ترک تعصبات
بخشی از کتاب آئین بهائی، نگرشی کوتاه به تاریخ و تعالیم. در این قسمت: تمام جنگها و خونریزیها در طول تاریخ بشر، مستقیما از وجود تعصب ناشی شده است.
***
حضرت عبدالبهاء میفرمایند:
«این کرهی خاکی یک وطن محسوب است و بنیآدم اعضای یک خانوادهاند. مرز و بوم و تفاوتهای موجود مصنوعی و ساختهی دست انسان است.»
تعصّب، یعنی اعتقاد به انحصار حقیقت در یک آیینِ خاص، گاه آنچنان در ضمیر انسانها ریشه دوانیده و تار و پودِ بافتِ اجتماع را فرا گرفته است که بهزحمت میتوان به پیآوردهای نکوهیدهی آن پیبرد. کمتر کسی را میتوان یافت که وجودش عاری از تعصّب باشد. فرد و اجتماع ممکن است هر دو قربانیِ انواعِ «تعصّب و حمیّتِ جاهلیّه» گردند مثل تعصّباتِ نژادی، دینی، وطنی یا هر نوعِ دیگر. انسان از زیانِ ناشیِ از تعصّب هنگامی آگاهی مییابد که خود بهلحاظ پایبندی بهنوعی از آن مورد سوءِ تفاهم، اجحاف یا بیعدالتی قرار گرفته باشد. بدیهی است هرچه دامنهی تعصّب در سطح جهانی وسیعتر باشد زیانِ حاصله از آن نیز برای پیشرفت جوامعِ بشری شدیدتر خواهد بود. وجود تعصّب اساساً تهدیدی برای استقرار صلح در جهان بهشمار میرود. بنا به بیانِ حضرتِ عبدالبهاء «تمام جنگها و خونریزیها در طول تاریخِ بشر مستقیماً از وجود تعصّب ناشی شده است.»
در کتب و آثار دیانت بهائی روی مسئلهی ترک تعصّبات و اینکه ابنای بشر از جنس واحد ساخته شدهاند تا هیچکس بر دیگری برتری نجوید تأکید بسیار گشته است. بنا به بیانِ حضرتِ بهاءاللّه: «هل عرفتم لم خلقناکم من تراب واحد لئلّا یفتخر احد علی احد…» مفهوم و مضمون این بیان به فارسی چنین است که آیا میدانید چرا ما شما را از خاکِ واحد خلق نمودهایم؟ برای آنکه هیچکس بر دیگری فخر نورزد و برتری نجوید.
اطفال بدون تعصّب به دنیا میآیند لکن آن را در طول عمر از والدین و اجتماعی که در آن زندگی میکنند فرا میگیرند. آنچه مسلّم است این است که بزرگسالان باید ترک تعصّبات را پیشهی خویش سازند و در صورتِ وجودِ شائبهای از آن در ضمیر خود به ترکِ آن اقدام نمایند و اطفالِ خویش را جهانگرا، جهانبین و عاری از هر نوع تقلید و تعصّب بهبار آورند. نشان دادنِ تفاهم و ادای احترام به دیگران از جمله شرایطِ ضروری برای ایجادِ صلح و همزیستی مسالمتآمیز است.