یه آرزو بکن
۱۴ آبان ۱۳۹۹
کتی هیچ وقت اون روزی رو که مادرش اونو وادار کرد تا به یه جشن تولد بره رو فراموش نمیکنه. اون دانش آموز سال سوم ابتدایی بود و تو کلاس خانم بلک درس میخوند که یکی از همکلاسیهاش یه دعوت نامه به اون داد. دعوت نامه روی یه کاغذی که تا حدودی چرب بود نوشته شده بود. از شما دعوت میکنم که با ما همراه باشید و ادامه این داستان زیبا رو از دست ندید.