نبیل: حاجی عبدالمجید تعریف میکرد که «من خیلی عصبانی شده بودم. همین که به آنها رسیدم و چشمم به ملاّعلی افتاد با نهایتِ خشونت حملهور شدم و شروع به کتک زدنِ او کردم.»