Program Picture

نمایش باران و فاران

شکرگزاری
۲۰ مرداد ۱۴۰۰

در این قسمت باران و فاران تو حیاط خونه‌ مادربزرگشون مشغول بازی هستند. فاران تصمیم می‌گیره که از درخت بالا بره که از درخت می‌افته پایین، اما اتفاق خاصی نمی‌افته و همه به خاطر این موضوع شکرگزارند.

***

فاران: من خیلی گرگان رو دوس دارم، تو چی باران؟

باران: گرگان رو دوس داری یا حیاط خونه مامان‌بزرگ رو؟

فاران: چه می‌دونم، هر دوشو. خوبه دیگه. حالا بگو چی بازی کنیم؟

باران: قایم‌موشک! حیاط هم بزرگه خیلی خوش می‌گذره.

فاران: دو نفری که حال نمی‌ده. من خیلی دلم می‌خواد برم بالای اون درخته.

باران: فکرشم نکن، خیلی خطرناکه.

فاران: یه کاری بکنیم دیگه، این‌جوری بیشتر بهمون خوش می‌گذره.

باران: حالا بیا فعلاً قایم‌موشک بازی کنیم.

فاران: باشه، پس تو چشم بذار و تا 10 بشمار، من قایم می‌شم. اگه تونستی منو پیدا کنی.

باران: باشه، حالا می‌بینیم. همین‌جا، کنار این درخته چشم می‌ذارم. 1 2 3…

باران: بذار ببینم کجایی، اینجایی؟ نه. پشت اون چوبا قایم شدی، می‌دونم. اِاِاِ پس کجا رفتی به این سرعت؟ آها دیدمت، دیدمت.

فاران: سک سک، دیدی گفتم نمی‌تونی منو بگیری.

باران: خیلی هم خوب می‌تونم. حالا تو چشم بذار من قایم می‌شم.

فاران: باشه، تا 10 می‌شمارم. 1 2 3…

مامان‌بزرگ: فاران، باران کجایین مادرجون؟

بچه‌ها: اینجاییم مامان‌بزرگ، این گوشه.

مامان‌بزرگ: کنار اون تخته‌ها چیکار می‌کنین؟ بدویین بیاین ببینین چی براتون آوردم، از اون کیک‌هایی که دوس داشتین درست کردم.

فاران: آخ‌جون کیک هویج.

باران: دستت درد نکنه مامان‌بزرگ.

مامان‌بزرگ: نوش‌جونتون عزیزای مادر. الهی شکر، انشاءالله همیشه سلامت باشین و درس بخونین و بازی کنین.

فاران: مامان‌بزرگ، مامان بابا کی میان؟ حوصله‌م داره سر می‌ره.

مامان‌بزرگ: فاران جون رفتن تا بازار برای دوستاشون یکم سوغاتی بخرن. شکر خدا امروز هوا خیلی خوبه، یکم دیگه بازی کنین تا بیان. الهی شکر که شما رو دارم، خیلی خوشحالم که هستین مادرجون.

باران: ما هم خوشحالیم مامان‌بزرگ. هروقت میایم گرگان خونه شما خیلی بهمون خوش می‌گذره.

مامان‌بزرگ: خدا رو شکر که اینجا رو دوس دارین، امروز بعد از ظهر هم می‌ریم سمت نهارخوران.

فاران: آخ‌ جون، اون جنگل و جاده‌ی قشنگش خیلی باحاله.

باران: من اون رستورانه که دفعه قبل با هم رفتیم رو خیلی دوس دارم.

مامان‌بزرگ: اینجا رو خوب بلدینا. الهی شکر که انقدر خاطره خوب دارین، الهی شکر عزیزای مادر. کیکتونو که خوردین بشقابو بیارین تو.

بچه‌ها: چشم مامان‌بزرگ.

مامان‌بزرگ: من برم به غذا سر بزنم نسوزه یه وقت.

فاران: مامان‌بزرگ خیلی خوب کیک درست می‌کنه.

باران: استاد کیک هویجه، بابا هم خیلی دوست داره.

فاران: حالا چیکار کنیم؟

باران: من می‌گم بیا بدمینتون، راکتا رو هم آوردیم.

فاران: آره بد نیست، ولی گیر می‌کنه به این شاخه‌های درخت. آهان! فهمیدم، می‌خواستم برم بالای این درخته.

باران: نکن این کارو، خطرناکه.

فاران: نه‌ بابا چه خطری.

باران: لطفاً نرو. فاران با توام، خطرناکه.

فاران: ای بابا، چرا انقدر شلوغش می‌کنی، خیلی بالا نمی‌رم دیگه. یه دقیقه صبر کن، این شاخه رو بگیرم تمومه.

باران: فاران مواظب باش، مواظب باش. چیکار می‌کنی؟

فاران: آی دستم، آی دستم.

باران: مامان‌بزرگ، مامان‌بزرگ! مامان‌بزرگ بدویین بیاین فاران از درخت افتاد.

مامان‌بزرگ: چی شده مادر جون؟

فاران: آی دستم.

باران: هی گفتم نرو بالای درخت، گوش نمی‌دی که.

مامان‌بزرگ: بذار ببینم دستتو. خوب الهی شکر، چیزی نشده. شکر خدا به خیر گذشت، ولی مادر جون کار خطرناکی کردیا.

فاران: مامان‌بزرگ من افتادم زمین، شما خدا رو شکر می‌کنی؟

مامان‌بزرگ: بله که شکر می‌کنم، همیشه شکر می‌کنم مادر جون.

باران: مثل مامان بابا، هی می‌گن خدا رو شکر.

مامان‌بزرگ: اونا هم کار درستی می‌کنن عزیزای من. شکرگزاری بهترین کار تو این دنیاست. پاشین، پاشین بیاین تو، اون ظرف کیک هم یادتون نره.

بچه‌ها: باشه مامان‌بزرگ، الان میایم.

مامان‌بزرگ: راستی باباتون هم زنگ زد گفت نزدیک خونه‌ن، تا شما بیاین تو، اونا هم می‌رسن.

پدر: خوب خدا رو شکر به خیر گذشت بابا جون. ولی خیلی کار خطرناکی کردیااا.

مادر: شما مگه این همه وسیله‌ی بازی با خودتون نیاورده بودین، چرا باید از درخت بالا برین؟

باران: چرا اتفاقاً خیلی بازی کردیم. فاران گفت یه کار دیگه بکنیم کیفش بیشتر باشه.

مامان‌بزرگ: عزیزای مادر، آدم باید همیشه به خاطر چیزایی که داره خوشحال باشه و خدا رو شکر کنه، حتی تو سختی، حتی وقتی به مشکل می‌خوره.

فاران: آخه مامان‌بزرگ تو سختی چه جوری می‌شه خدا رو شکر کرد؟

باران: فاران راست می‌گه، اصلاً چرا تو سختی باید خدا رو شکر کنیم؟

مامان‌بزرگ: برای این که خدای مهربون همیشه حواسش به ما هست. هیچ‌وقت ما رو تنها نمی‌ذاره، چه تو خوشی، چه تو سختی.

news letter image

ثبت نام در خبرنامه