قهرمان ۶۶ و ۶۷: مبارز تسلیمناپذیر، قهرمان جارو به دست، و پایان
۰۵ دی ۱۴۰۰
قهرمان شصت و ششم، مبارز تسلیمناپذیر: چند سال پیش توی یه هتل تو اورلاندو شیفتِ شب بودم؛ از اون هتلای درب و داغون و ارزون. اونجا کار میکردم و همونجا هم زندگی میکردیم.
قهرمان شصت و هفتم، قهرمان جارو به دست: بیست و یک سالم بود که فیلیپین رو ترک کردم. پدرم تازه فوت کرده بود و ما یه خانواده بزرگ بودیم، ولی هیشکی نبود که خرج ما رو بده. تو شهرمون هم کار پیدا نمیشد، به همین خاطر مجبور شدم برای کار کشورم رو ترک کنم.
خداحافظی و پایان.
قسمتهای دیگر این برنامه