Program Picture

نماهنگ

سرنوشت

۰۱ شهریور ۱۳۹۹

ترانه سرنوشت از شاپور راسخ با اجرای سنبل طائفی

***

همه سرنوشت خود را، به کف تو می‌سپارم

تو به لطف خویش بگشا گره گر فتد به کارم

منم آن شکسته‌قایق، که تشسته‌ام به طوفان

(به امید آنکه که دستی، رسد و برد کنارم) 2

همه شب چو شمع سوزان، ز غم تو اشک ریزم

مگر آنکه صبح وصلی، بدمد ز شام تارم

تو که ابر رحمتت بر، گل و خار هر دو بارد

بنگر که تشنۀ فیض چو دشت شوره‌زارم

اگر از تو دیده بندم، به کدام سو گشایم

به صفای عشق سوگند، که جز تو کس ندارم

اگرم ز خود برانی، وگرم به خود بخوانی

تو مخیری و با حکم تو نیست اختیارم

تو که واقفی به رازم، تو که آگهی به حالم

بکن آنچه می‌پسندی، من اگر به انتظارم

چه شود که چشم ساری، ز سرشک خویش سازم

که به پای‌بوسی گل، به چمن فتد گذارم

ز ره بزرگی خود، منگر به خرده من

که چو ذره سر به خورشید، ز ره تو برآرم

اگرم بلا فرستی، ز سر ولا فرستی

که رسیدن زمستان، خبر است از بهارت

ز تو یک اشارت از من همه جان فشاندن

که امانتی که دادی به تو بازمی‌سپارم

news letter image

ثبت نام در خبرنامه