امید: آن چه در جعبه پاندورا باقی ماند
شاید تا به حال نام جعبه پاندورا را شنیده باشید، شاید هم نه. پاندورا شخصیتی اسطورهای و اولین زنی است که توسط خدایان یونان خلق شد. شهرت پاندورا به خاطر جعبهای است که خدایان به او میدهند و او را روانه زمین میکنند. پاندورا جعبهای اسرار آمیز با خود میآورد که هرگز نباید در این جعبه را باز کند. چرا که این جعبه حاوی تمام رنجها و مصائب زندگی است. اما یک روز پاندورا طاقت نمیآورد و در جعبه را باز میکند. ناگهان تمام مصائب دنیا را فرا میگیرد. رنج و بیماری، پیری و مرگ، دروغ، دزدی و جنایت در همه جا پراکنده میشود. پاندورا که از بیرون جهیدن بدیها میترسد، فورا در جعبه را میبندد. اما جعبه خالی شده است و آنچه ته جعبه مانده چیز کوچکی است که جای زیادی نمیگیرد. آن چیز ناماش امید است.
آن چه ما را به تفکر درباره تفکرات دوران طفولیت بشر که ناماش را اسطوره میگذاریم وا میدارد این است که چرا نیاکان ما، آنان که در تلاش بودند تا پاسخی برای سوالات بی شمار خود بیابند، امید را نیز در جعبه پاندورا نهادند؟ بی گمان تعمق در افکار و احساسات کودکی بشریت، کمکی بزرگ به درک مفاهیم در دوران بلوغ بشریت محسوب میشود. آیا قرار گرفتن امید که امروز به عنوان یک نیروی مثبت و خلاق از آن یاد میشود در جعبهای که حاوی همه رنجها و بدیها بود میتواند به این معنی باشد که اگر مفهوم امید را درست درک نکنیم و نام هر احساس دیگری را به اشتباه امیدواری بگذاریم این حس تاثیر منفی روی زندگی ما خواهد گذاشت؟
این عالم سختیهای زیادی را به انسان ارزانی داشته است اما شاید یکی از سختترین سختیهایش این باشد که فاصله بین احساسهای مثبت و منفی، درست و نادرست، مفید و مضر بسیار باریک است. ما به راحتی میتوانیم خساست را قناعت، گستاخی را صراحت لهجه، رکود را صبر، غرور را حرمت نفس و انفعال را امیدواری بنامیم بی آن که خود متوجه این اشتباه بزرگ باشیم.
امیدوار کسی نیست که وقتی جنگلی به تمامی میسوزد و خاکستر میشود صرفا به تماشای آن بنشیند به امید این که خودش دوباره بروید و سبز شود. امیدوار کسی است که با اطمینان از این که قادر است به احیای سلولهای بنیادین آخرین برگ یا تنها ریشه زنده بپردازد و کشتاش دهد و تکثیرش کند، امیدوارانه به دنبال آن میگردد تا نشانی از حیات در این برهوت خاکستر شده بیابد.
امید به پشتوانه اطمینان زنده میماند. اما هیچ چیز مهمتر از درست معنا کردن واژههایی نظیر اطمینان و امیدواری نیست. دست اندرکاران برنامه بولتن در دومین قسمت از این مجموعه که پنجشنبهها از PersianBMS پخش میشود به همین مفهوم پرداخته اند.
راستی، حقیقتا چرا امید در جعبه پاندورا باقی ماند و در دنیای ما پراکنده نشد؟
نظرات و دیدگاه نویسنده این مطلب مستقل بوده و لزوما دیدگاه رسمی جامعه بهائی را منعکس نمیکند.