دانشآموز بهائی این قسمت به یاد میآورد که چطور در سالهای بچگی وقتی خانوادهاش میخواستند او را در مدرسهای که شهرتی داشت، ثبت نام کنند، مدیر مدرسه با نسبتهای ناروا از این کار جلوگیری کرده و او ناچار شده به مدرسه دیگری برود. او از یک مدیر مدرسه دلسوز دیگر میگوید که برای کمک به حق تحصیل این پسربچه، کاری از او ساخته نبوده…