عبور از آستانه
احمد شاملو شعری دارد بلند با لایههای عمیق به نام «در آستانه». اهمیت ویژۀ این شعر آنجا خودش را بیشتر نمایان میسازد وقتی بدانیم کتابی که این شعر را در خود دارد نیز «در آستانه» نامگذاری شده است.
آستانه در این شعر، آن درگاهی است که بین این جهان و جهان بعد قرار گرفته است. دو ویژگی این درگاه یا آستانه به زعم شاعر، یکی کوتاه بودن آن است چرا در زمان عبور از آن باید فروتن بود، و دوم این که کوبه ندارد. چرا که به قول شاعر «…اگر به گاه آمده باشی دربان به انتظار توست و اگر بیگاه، به درکوفتنات پاسخی نخواهد آمد.»
بیگمان گذار از این آستانه آسان نیست. شهامت میخواهد، شجاعت میطلبد. مرز بین بودن و نبودن است.
شاید از این تعبیر بتوان به درکی تازه از آغاز تاریخی و اساطیری همه قصههای ایران زمین رسید. آغازی آشنا: یکی بود، یکی نبود. شاید بتوان اینطور تصور کرد آن یکی که نبود، همان کسی است که بود، فقط از آستانه عبور کرد.
اما هنوز میتوان این تعبیر را عمیقتر کرد. آن کس که نبود، هنوز بود. اما بودنش چنان کیفیت ممتاز و متفاوتی داشت که دیگر چشم قادر به درک آن نبود. درگذر از آستانه، واژهها به معنا، مصداقها به مفهوم و پرندهها به پرواز تبدیل و اینگونه جاودانه میشوند.
اما آیا میتوان قبل از این لحظهء مقدر ترسناک باشکوه، قبل از رسیدن به آستانۀ بین این جهان و جهان بعد، در همین عالم نیز مراحلی را برشمرد که قبل و بعد از آن، همانند عبور از یک آستانه باشد؟
بلی می توان.
در طول زندگی مراحلی پیش میآید که باید تغییری بزرگ در درون و پیرامون خویش به وجود آوریم. باید سنتی به سختی یک سنگ را بشکنیم تا رودی که در دلش پنهان شده جاری شود. باید تصمیمی شگفت بگیریم که بهای گرفتنش، از دست دادن همه آن چیزهایی است که تا به حال به دست آوردهایم و پاداشش به دست آوردن چیزهایی است بسیار عظیمتر و باشکوهتر. در همه این مراحل باید از آستانهای سخت و سازنده عبور کنیم. عبوری به دشواری مردن و دوباره به دنیا آمدن.
حضرت بهاءالله، شارع آئین بهائی در لوحی خطاب به یکی از یاران خود میفرمایند:
«…در السن و افواه عوام این کلمه جاری: مرگ یک بار و شیون یک بار. یک بار بمیر و زندگی از سرگیر…» و هر آستانه آن لحظه مردن و دوباره زندگی از سر گرفتن است.
تاریخ ایران زمین انسانهای بزرگواری که شجاعانه از این آستانهها عبور کردهاند را بسیار در حافظۀ خویش ثبت کرده است و در این میان، زنان نقش قاطع پراعجازی در عرصههای گوناگون داشتهاند. دلیر و سربلند از آستانههای صعب، گذشتهاند و در هر عبور، گویی فصل تازهای از تاریخ را آغاز کردهاند.
دکتر فرزانه میلانی که خود نیز یکی از زنان والای سرزمین ماست، در عرصه شعر و ادب به بیان اهمیت عبور از این آستانهها توسط این زنان شاعر و ادیب پرداخته است که بدون شک نام طاهره قرهالعین و فروغ فرخزاد در این میان، روشنترین نامها است.
PersianBMS چندی پیش گزیدهای از سخنرانی ایشان را در سه هفته متوالی تقدیم علاقمندان نمود. سخنرانیای که در سی و یکمین کنفرانس انجمن دوستداران فرهنگ ایرانی در سال ۲۰۲۱ ایراد گردید. شما عزیزان را به شنیدن صحبتهای این بانوی ارجمند تحت عنوان «اهمیت آستانه در ادبیات زنان» دعوت مینماییم.
ماخذ بیان حضرت بهاءالله: آیات الهی. جلد دوم. صفحه ۲۴۷
نظرات و دیدگاه نویسنده این مطلب مستقل بوده و لزوما دیدگاه رسمی جامعه بهائی را منعکس نمیکند.
