۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲

این گوی بلورین

تصور کنید به یک موزه هنرهای معاصر رفته‌اید. در وسط سالن اصلی گوی بلورین بزرگی از سقف آویخته شده به طوری که داخل آن نمایان است. از مرکز گوی، رشته‌های سیمی بی‌شماری به سمت سطح کروی آن امتداد یافته‌اند و شما با چرخیدن به دور آن، می‌توانید از زوایای مختلف این فضا را نگاه کنید. چه برداشت یا برداشت‌هایی از این سازه هنری خواهید داشت؟ بدون شک ذهنیت‌های مختلفی برای انسان‌های مختلف وجود دارد و هر کس بر اساس تخیل و تفکر و فهم و ادراک خویش برداشتی مخصوص به خود از آن خواهد داشت. حتی بی‌مفهوم بودن این سازه هم می‌تواند یکی از همین برداشت‌ها باشد.

اگر سیاره‌ای که بر آن زندگی می‌کنیم را همان گوی بلورین ببینیم، فرهنگ‌های بی‌شماری که در جوامع انسانی متفاوت وجود دارد شبیه به همان رشته‌های سیمی یا ریسمان‌هایی هستند که از مرکز این کره به سطح آن امتداد یافته‌اند. خصیصه‌ای که شاید از همه بیشتر در این شکل از تشعشع فرهنگ‌ها بارز باشد این است که هیچ کدام بالاتر یا پایین‌تر از آن دیگری نیست. هیچ کدام نسبت به دیگری برتری ندارد. همه از یک منبع ساطع می‌شوند و به یک سطح مدور واحد می‌رسند و بزرگترین ویژگی آن‌ها متفاوت بودن‌شان است. این درک و دریافت آن‌جا زیباتر می‌شود که مفهوم تفاوت به تنوع تغییر کند و این گونه احساس بهتری را در ذهن گوینده و شنونده این نظریه به وجود بیاورد.

چنین قیاسی این واقعیت را از نظر دور نمی‌دارد که گاهی به مرور زمان، کنش یا واکنشی که شاخص فرهنگی یک قوم یا یک ملت محسوب می‌شده به دلایل گوناگون تبدیل به ضد فرهنگ می‌شود. جوامع انسانی رشد می‌کنند و به بلوغ می‌رسند، اما متاسفانه هنوز با شاخص‌های فرهنگی دوران طفولیت‌شان، به سر می‌برند. به طور مثال امروز، برتری مرد به زن، یک شاخص فرهنگی برای یک جامعه محسوب نمی‌شود، بلکه عملا یک ضد ارزش است که حتما باید از آن گذر کرد. باری این بحث، مجالی دیگر می‌طلبد. اما در ادامه بحث این مقاله ذکر این نکته ضروری است که مطالعه فرهنگ‌های گوناگون در ارتباط با ساکنین سرزمین‌های دور و نزدیک، ما را از سطح این گوی بلورین، آرام آرام به سمت مرکز هدایت می‌کند و ما به تدریج بیشتر در می‌یابیم که در کنه ذات و باطن فرهنگی خویش، چقدر با هم یگانه و متحد هستیم. حال تصور کنید چنین رنگین‌کمانی برخاسته از یک خورشید واحد، نه در سرزمین‌های مختلف که در اقوام گوناگون یک سرزمین واحد، جلوه‌گر شود

این ویژگی، همه کشورها را شامل نمی‌شود اما ایران زیبای ما برای چنین خصیصه‌ای، مثالی درخشان است. ایران دربرگیرنده اقوام گوناگونی است که هر کدام فرهنگ و خورده فرهنگ‌های مخصوص به خود دارند، به زبان یا لهجه مخصوص به خود صحبت می‌کنند، لباس‌های محلی خود را می‌پوشند، آداب و رسوم خود را دارند که نسل به نسل منتقل می‌کنند، صنایع دستی خود را می‌سازند، به سبک و سیاق خود می‌رقصند، لالایی‌ها و همچنین ترانه‌های عاشقانه خود را می‌سرایند و می‌خوانند، در جشن‌ها و عزاداری‌ها، مناسک خود را اجرا می‌نمایند اما همه در یک مساله با هم یگانه و برابرند: همگی ایرانی‌اند.

شناخت بیشتر و عمیق‌تر این اقوام با فرهنگ‌های مخصوص به خود، به ما این امکان را می‌دهد که ایران را بهتر بشناسیم. این گونه ما قادر خواهیم بود از واژه تفاوت به مفهوم تنوع برسیم و از بیگانگی به یگانگی رهسپار شویم.

ایمان مهاجر که روزهای سه‌شنبه هر هفته، مجری رسانه PersianBMS است، در طول چند هفته به معرفی اقوام گوناگون ایران پرداخته و راجع به آداب و رسوم و هنر آن‌ها سخن گفته است. شما عزیزان را به شنیدن صحبت‌های او که مابین برنامه‌ها با شما در میان می‌گذارد دعوت می‌کنیم. با این امید که این معرفی، منجر به شناختی عمیق‌تر و این شناخت، منجر به الفتی ماندگارتر بین همه ایرانیان، فارغ از هر نوع تفاوت یا تنوعی بشود.

 

قوم آذری

قوم بلوچ

قوم کرد

قوم عرب

news letter image

ثبت نام در خبرنامه