وحدت در کثرت
شاید کمتر عبارتی به اندازه عبارت وحدت در کثرت جمع اضداد باشد. تعریف وحدت تا حدودی برای ما مشخص است و تعریف کثرت نیز. از همین رو است که در کنار هم قرار گرفتن این دو کلمه و ساخته شدن عبارت ” وحدت در کثرت ” گاه ناممکن می نماید.
اما مساله دقیقا به همان حد و حدودی مربوط می شود که ذهن ما برای تعریف و فهم این دو واژه و نیز ارتباط میان آن دو برای خود تعیین کرده است. آن چه ارتباط و حتی اتحاد میان این دو را ذره ذره نمایان می کند و از عبارت ” وحدت در کثرت ” مفهومی قابل فهم می سازد تغییر همین حد و حدود در ذهن ما است. البته به عنوان اولین قدم. چرا که این تازه آغاز راه است. در ادامه مقاله وحدت در کثرت به ادامه مسیر و حتی به مقصدی که در انتهای این مسیر هست خواهیم پرداخت.
به قول آلبرت انیشتین، مثال زدن فقط یکی از راههای بیان مفاهیم نیست، بلکه تنها راه ممکن برای این کار می باشد. پس این مقاله نیز پیرو این نظریه برای بیان مفهوم مورد نظر یعنی “وحدت در کثرت” از مثال استفاده می کند.
شبی را در نظر بگیر که هزاران نفر خود را آماده می کنند تا به یک کنسرت موسیقی و رقص کلاسیک بروند. کنسرتی عظیم و باشکوه. دهها نفر نیز در کسوت نوازنده یا رقصنده و یا عضوی از گروه کر، مشغول آماده کردن خویش جهت رفتن به روی صحنه هستند. آنها بیگمان سالها برای کسب مهارت و توانایی لازم جهت اجرای هنر خویش آموزش دیدهاند و تمرین کردهاند. این تمرینها گاه به شکل فردی بوده است و گاه جمعی. آنها نه تنها جزء به جزء نکات و مواردی که مربوط به نواختن ساز شخصی و یا حرکات مخصوص به رقص یا آواز خودشان بوده است را در نهاد وجودشان نهادینه کردهاند، بلکه با تمرینهای سخت و مکرر به هماهنگ کردن خود با دیگر همکاران و هنرمندان پرداختهاند. تلاش و تکاپویی دوسویه. حفظ هویت هنری فردی خویش برای ایفای نقشی منحصر به فرد از یک سو و همراهی صحیح و مشفقانه با دیگر هنرمندان جهت ایفای سهم در ارتقاء کیفیت کار گروه از سوی دیگر. آنها به خوبی دریافتهاند که هر حرکت صحیح در رقص و هر نت صحیح در نواختن و هر آوای درست در آواز، به چه میزان در رسیدن گروه به هدفش، نه تنها مفید بلکه حیاتی است و بالعکس هر حرکت ناصحیح یا هر نت فالش چه تاثیر مخربی می تواند داشته باشد.
اینجاست که هر نوازنده، هر خواننده و هر رقصنده بر روی صحنه در آن واحد بر دو مسئولیت سنگین تمرکز کرده است، اول در قبال خود به عنوان یک فرد و دوم در قبال گروه به عنوان عضوی از آن. سازها بسیار متنوع و متفاوت اند، گروه سازهای زهی کار خویش را انجام می دهند و گروه سازهای بادی کاری بسیار متفاوت. سازهای کوبهای نتهای مخصوص و منحصر به خودشان را اجرا می کنند و نوازنده پیانو رسالتی کاملا متفاوت به عهده دارد. در گروه کر، مردان در گامی مخصوص به خود مشغول خواندن نتهایی تعیین شده برای خود هستند. گام و نتهایی گاه در تضاد کامل با آن چه زنان در حال اجرای آن می باشند. مردان و زنان رقصنده نیز می دانند چگونه حرکات فردی و جمعی خویش را با هم هماهنگ کنند تا در نهایت همگی در کنار هم با رعایت اصل وحدت در کثرت اجرایی بی نظیر به هزاران مخاطب تقدیم کنند. دستیابی به این هدف والا و ارزشمند فقط با هویت دادن به تک تک اجراکنندگان و حفظ این کثرت امکان پذیر است ولی این تکثر آن جا به زیبایی می تواند بدرخشد که تبدیل به اجزای یک کل ارگانیک گردد و در وحدتی بی نظیر یعنی وحدت در کثرت رخ بنماید.
کنسرت تمام شده است، شرکت کنندگان و همچنین هنرمندان روی صحنه همه به خانههای خویش باز گشتهاند. اما بدون تردید هیچ کدام دقیقا همان انسان هایی نیستند که ساعاتی پیش وارد آن سالن مجلل و با شکوه شده بودند. هر یک روحی را با خود از آن جا به همراه خویش بردهاند که مثل خاطره آن شب، تا مدتهای مدید و شاید تا پایان عمر با آنها بماند. و این روح، آن هدفی است که همگی حتی تماشاچیان این برنامه به خاطر رسیدن به آن، اصل وحدت در کثرت را پذیرفته و رعایت کردهاند. این نحوه از اجرا در تقابل با تک روی، تک رأیی و سماجت در پیروز شدن بر سایرین، شبیه به یک مشورت متمدنانه است. مشورتی که عنصری مهم تر از تبادل نظر در خود دارد.
همان طور که دکتر فرح دوستدار در برنامه گفتگو در PersianBMS نیز اشاره می کند، بهاءالله شارع آئین بهائی، در بیانی دو کلمه مشورت و شفقت را با هم و در تعامل با یکدیگر آورده است. آن عنصر مهم در چنین مشورتی متشکل از ساز و آواز و رقص، بدون شک، شفقت است. عنصری که مرا و تو را از بردباری در برابر دیگر اجزا و اعضای گروهی که تو نیز عضوی از آن هستیم عبور می دهد و به اشتیاق و حتی عشق می رساند. آن جا که درمی یابیم که موفقیتمان در گرو موفقیت گروهی هست که متعلق به آن هستیم و روح حاکم به آن گروه نیز فردیت مرا و تو را نه تنها مهم می شمارد و ارج می نهد، بلکه باور دارد در نظر گرفتن فردیت یکایک ما به تعالی خود او کمک می کند، آن جا است که عنصر شفقت اعجاز خویش را به منصه ظهور میرساند و عبارت به ظاهر غیر قابل دسترس «وحدت در کثرت» خود را در معنا و مفهومی زیبا و جدید به ظهور میرساند، به حریم باورمان نزدیک می شود و ما را به قبولش قانع می کند.
این همان مقصدی هست که در ابتدای مقاله به آن اشاره شد: صحنه ای به وسعت سیاره زمین و با شکوه ترین کنسرت وحدت و عشق و اتحاد و والاترین جلوه «وحدت در کثرت» را در نظر مجسم کن و خواندن این مقاله را به انتها برسان.
نظرات و دیدگاه نویسنده این مطلب مستقل بوده و لزوما دیدگاه رسمی جامعه بهائی را منعکس نمیکند.