Program Picture

آموزه‌های نو - فصل ۴

قسمت ۱۳
۱۷ خرداد ۱۳۹۷

مرور مقاله‌ی «نغمات الهی در موسیقی: بزرگداشت گیلسپی».

***

پریسا: مقاله‌ی امروز درباره‌ی آشنایی دیزی گیلِسپی، نوازنده‌ی معروف ترومپت، با آیین بهائی است. این مقاله قسمتی از مقاله‌ای است با عنوان «نغمات الهی در موسیقی: بزرگداشت گیلسپی» که قبلا در وب‌سایت «bahai.org» منتشر شده است.
فرزاد: دوستان، لطفا ما را با برنامه‌ی امروز «آموزه‌های نو» همراهی کنید.
پریسا:‌ خوب‌‌ دوستان، همان‌طور که اول برنامه‌ی امروز اشاره کردیم، عنوان مقاله‌ی این برنامه هست: «آشنایی دیزی گیلِپسی با آیین بهائی».
فرزاد: بد نیست قبل از هر چیز دیزی گیلِپسی را معرفی کنیم.
پریسا: چطوره که کارش او را معرفی کنه؟ این قطعه را با هم بشنویم!


فرزاد: عجب نوازنده‌ای!
پریسا: قطعه‌ای رو که شنیدید اجرایی بود از دیزی گیلِسپی، نوازنده‌ی آمریکایی، که به عقیده‌ی خیلی‌ها یکی از بهترین نوازنده‌های ترمپت به سبک جاز بوده.
فرزاد: باید اعتراف کنم که کارهای دیزی گیلِسپی مورد علاقه‌ی من و احتمالا تعداد زیادی از شنونده‌هامون هست. کمی از زندگی‌اش بگو.
پریسا: گیلِسپی در اکتبر سال 1917 به‌دنیا آمد. او از چهار سالگی به موسیقی علاقمند بود و با پیانوی پدرش تمرین می‌کرد. گیلِسپی بعدها به یکی از پیشگامان جاز بی باپ، یکی از موسیقی‌های رادیکال و زنده‌ی زمان خودش، تبدیل شد. تأثیر شخصیت پر از شور‌ و‌ شوق و مهارت تمام و کمال تکنیکی او هنوز روی اهالی موسیقی امروز پیداست. اما آن چیزی که بیشتر به مقاله‌ی امروز ما مربوط است این است که کار و فلسفه‌ی گیلِسپی متأثر از آموزه‌‌های آیین بهائی بود.
فرزاد: او چطور با آیین بهائی آشنا می‌شود؟
پریسا: دیزی گیلِسپی از طریق یکی از افرادی که به کنسرتش رفته بوده، به نام بِث مک کنتی، با دیانت بهائی آشنا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شه. بث که از مرگ نابهنگام دوست صمیمی گیلِسپی، چارلی پارکر، خبر داشته، به گیلِسپی زنگ می‌زند تا هم بهش تسلیت بگوید و هم با او قرار صحبتی را بگذارد.
فرزاد: قبل از اینکه ادامه بدهی، اضافه کنم که چارلی پارکر نوازنده‌ی ساکسیفون بوده و در حقیقت با گیلسپی جاز بی باپ را به‌وجود می‌آورند. متأسفانه، همان‌طور که گفتی، پارکر در 34 سالگی و در اثر اعتیاد طولانی به مواد مخدر جانش را از دست می‌ده. خب، می‌گفتی.
پریسا: بله، داشتم می‌گفتم که بث مک کنتی و همسرش به گیلِسپی تلفن می‌کنند و با او قرار شام می‌گذارند و سر میز درباره‌ی آیین بهائی صحبت می‌کنند و چند کتاب هم به گیلِسپی می‌دهند.
فرزاد: تأثیر این صحبت‌ها چی بوده؟
پریسا: خودش در زندگی‌نامه‌اش می‌نویسد: «به محض آشنایی با آیین بهائی متوجه شدم همان اصولی را طرح می‌کند که همیشه بهش معتقد بودم. من به برابری انسان‌ها معتقدم، به این‌که همه‌ی ما یکی هستیم، و اینکه هیچ نژادی برتر نیست.»
فرزاد: کی گیلسپی بهائی می‌شه؟
پریسا: ظاهرا در سال ۱۹۶۸ رسما بهائی می‌شود.
فرزاد: مایک لانگو، دوست قدیمی گیلِسپی که در گروهش پیانو می‌زده، در مصاحبه‌ای از تأثیر آموزه‌های آیین بهائی روی کارهای گیلِسپی گفته.
پریسا: بله. گیلِسپی همیشه به موسیقی فرهنگ‌های متفاوت علاقمند بوده و بعد از ایمانش این ریشه‌ها عمیق‌تر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شه. لانگو می‌گوید اگر به کارهای ضبط شده گیلِسپی به ترتیب تاریخ گوش بدی این تغییر رو در کارهاش و ریتم‌هایی که به‌کار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌برده به‌خوبی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شه حس کرد.
فرزاد: این فقط نظر و عقیده‌ی لانگو است یا خود گیلِسپی هم از این تغییر آگاه بوده؟
پریسا: خود گیلِسپی در زندگی‌نامه‌اش می‌نویسد که از نظر روحانی به فهم تازه‌ای از رابطه‌ی بین خدا و بنده،‌ بنده و بنده، و بنده و خانواده اش رسیده بوده و همین در موسیقی‌اش هم تاثیر گذاشته بوده.
فرزاد: در حقیقت به قول اهالی موسیقی رابطه‌اش با خدا و خلق و طبیعت کوک شده بوده.
پریسا: دقیقا. خودش می‌گوید فکرش رو که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم،‌ مثال این کوک بودن یا هماهنگی رو در گروه نوازی‌ها و بداهه نوازی‌هامون می‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینم. فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم چطور وقتی با هم بداهه نوازی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم هر کدوم از ما چیزهایی به ذهنمون می‌‌‌‌‌‌‌‌‌یاد و می‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنیم که قبلا نزده بودیم و با هم هماهنگ نکرده بودیم. و همه‌شون بدون تمرین قبلی اتفاق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌افته. این‌ها از کجا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌یاد؟ قطعا الهام گرفته از منبعی روحانیه.

پریسا: گیلِسپی عمر طولانی‌ای داشته و تاثیر عمیقی روی نوازنده‌های جاز بعد از خودش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌ذاره. یکی از مهم‌ترین کارهاش تاسیس ارکستری از ملل مختلف با هدف اتحاد ملل بوده. ارکستری که در سال ۱۹۸۰ سراسر دنیا تور داد. این گروه با الهام از آموزه‌های بهائی اتحاد و احترام به فرهنگ‌های متفاوت شکل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیره.

news letter image

ثبت نام در خبرنامه