قسمت ۱۱
مرور مقالهی «اگر تولستوی نمایشنامهی شما را نقد میکرد، چه میگفت؟»، نوشتهی پیتر تری.
…
پریسا: دوستان عزیز، قسمت دیگهای از مجموعه برنامهی آموزههای نو رو تقدیمتون میکنیم. امیدواریم ایام بهکامتون باشه و ما رو تا آخر برنامه همراهی کنید.
فرزاد: سلام من رو هم پذیرا باشید. امروز مقالهای از پیتر تری بهتون معرفی میکنیم با عنوان: «اگر تولستوی نمایشنامهی شما را نقد میکرد، چه میگفت؟»
پریسا: اگر اهل ذوق و هنر، موسیقی و نمایشید یا از دوستدارن هنرید، یا شنوندهی پر و پا قرص برنامهی ما ازتون دعوت میکنیم تا پایان برنامهی امروز ما رو همراهی کنید.
فرزاد: خوب پریسا خانم، بگو ببینیم چی شد دست از مقالههای مربوط به موسیقی برداشتی و رفتی سراغ تئاتر و نمایش؟
پریسا: عجله نکن؛ اگر تا آخر برنامه صبر کنی، متوجه میشی که این مقاله چندان بیربط به موسیقی هم نیست.
فرزاد: بسیار خوب. اما قبل از اینکه دوباره رشتهی کلام رو بهدست بگیری و ما رو ببری به دنیای موسیقی که مورد علاقه خودته، بذار تا دیر نشده نویسندهی مقالهی امروز رو به شنوندهها هم معرفی کنیم.
پریسا: حتما.
فرزاد: پیتر تری محقق در رشتهی ادیان، اهل موسیقی و معلم است. از او کتابهای زیادی به چاپ رسیده از جمله کتابی با عنوان «اثبات ظهور پیامبران».
پریسا: همونطور که میدونی در آموزههای بهائی دربارهی هنر و تاثیر درام بر عموم مردم مطالب زیادی آمده. برای مثال حضرت ولی امرالله، که مسئولیت ادارهی جامعهی بهائی را از 1921 تا 1957 بهعهده داشتند، در نامهای اشاره میکنند که هنر در بیدار کردن عواطف و احساسات تودهی مردم موفقتر از استدلالهای خشک منطقییه. یا حضرت عبدالبهاء، فرزند ارشد حضرت بهاءالله، بنیانگذار آیین بهائی، در یکی از سخنرانیهایشان در لندن بر اهمیت نمایش و تأثیر آن در تربیت و آموزش مردم، چه در گذشته، حال، و آینده، تأکید کردهاند.
فرزاد: جالب است که در آیین بهائی بر نقش نمایش برای بالا بردن آگاهی عمومی تأکید شده. اما این موضوع چه ارتباطی با موضوع مقالهی امروز و تولستوی داره؟
پریسا: ارتباطش اینه که تولستوی با خواندن نمایشنامهای با آیین بهائی آشنا میشود.
فرزاد: جالبه. نمیدونستم. بیشتر دربارهی این نمایشنامه و نویسندهاش بگو.
پریسا: ماجرا این است که در سال 1903 نمایشنامهای در لنینگراد چاپ و نشر میشود از نویسندهای به نام ایزابل گرینِوسکی. این نمایشنامه مبتنی بر زندگی سیدعلی محمد شیرازی، مشهور به باب و بنیانگذار آیین بابی، بود.
فرزاد: اسم نمایشنامه چی بود؟
پریسا: باب.
فرزاد: پس این نمایشنامه قبل از اینکه اجرا بشود، چاپ شده بود و تولستوی در واقع نمایشنامه را میخواند.
پریسا: درسته.
فرزاد: خب، بیشتر بگو؛ دربارهی این نمایشنامه دیگه چی میدونیم؟
پریسا: خب، ماجراهای این نمایشنامه که به نظم نوشته شده در ایران اتفاق میافتد و در پنج پرده زندگی حضرت باب و پیروان نزدیکش، معروف به «حروف حی»، را بهنوعی بهتصویر میکشد.
فرزاد: خب، میدانیم که نظر تولستوی دربارهی این نمایشنامه چی بوده؟
پریسا: تولستوی در نامهای به نویسندهی نمایشنامه، خانم گرینوسکی، از اثر او تعریف و تمجید میکند و میگوید که با آموزههای آیین بهائی همراه و موافق است. این نامه در نشریات روسیه هم چاپ میشود.
فرزاد: خب، حالا کمی از آقای تولستوی دور میشویم اما برای من جالبه که دربارهی خودِ نویسندهی نمایشنامه بیشتر بدونم. کمی از این خانم نویسنده برای من و شنوندههامان بگو.
پریسا: اسم اصلی این خانم بیل فریدبرگ بوده.
فرزاد: یعنی ایزابل گرینوسکی اسم مستعار یا تخلصش بوده.
پریسا: درسته. او در خانوادهای یهودی و در شهر گرودنو روسیه (یا بلاروس فعلی) بهدنیا میآید. پدرش نویسنده و علاقمند به هنر بوده و ایزابل هم خط پدر را پی میگیرد. تا قبل از اینکه نمایشنامهی باب را بنویسد، ظاهرا چند رمان ازش منتشر شده بوده.
فرزاد: هیچوقت این نمایشنامه روی صحنه هم رفت؟
پریسا: بله. یکسال بعد، در ژانویه سال 1904، در یکی از نمایشخانههای اصلی سن پترزبورگ اجرا میشود و خیلی هم مورد استقبال قرار میگیرد. اجرای خیلی موفقی داشته و منتقدین هم در مدح و ستایش از این نمایش کم نمیذارن.
…