Program Picture

آموزه‌های نو - فصل ۲

قسمت ۱۶
۱۴ دی ۱۳۹۶

مرور مجموعه مقالۀ «ساختن روح برای منفعت همه»، نوشتۀ رابرت اتکینسون (بخش دوم).

***

فرزاد: دوستان سلام؛ با یک برنامه‌ی دیگه از مجموعه «آموزه‌های نو»، به اتفاق پریسا، با شما هستیم.

پریسا: دوستان؛ همان­طور که حتما خاطرتان هست، هفته گذشته بررسی مجموعه مقاله‌­­ای را شروع کردیم از وب­‌سایت بهائی­ تیچینگز، با عنوان «ساختن روح­ برای منفعت همه».

فرزاد: این مجموعه مقاله را رابرت اتکینسن نوشته که باهاش قبلا آشنا شده­‌ایم.

پریسا: این هفته هم دو مقاله دیگر از این مجموعه را با هم مرور می­‌کنیم.

پریسا: دوستان، با برنامه­‌ی این هفته­‌ی «آموزه­‌های نو» همراه باشید.

پریسا: حتما خاطرتان هست که هفته‌­ی گذشته درباره­‌ی اهمیت رشد و پرورش روح حرف زدیم.

فرزاد: بله، درباره­‌ی اینکه آیا اصلا صحبت از رشد و تکامل روح درست است یا تهذیب و تزکیه آن. همین­طور درباره‌­ی تذکر و یادآوری گفتیم و اینکه چقدر چنین کاری به رشد و تعالی روحانی انسان کمک می‌­کند.

پریسا: درست است. این هفته می­‌خواهیم درباره­‌ی موضوع دیگه­‌ای صحبت کنیم که رابرت اتکینسون دو مقاله از این مجموعه­‌ی «ساختن روح برای منفعت همگانی» را بهش اختصاص داده.

فرزاد: و آن موضوع چیست؟

پریسا: اینکه راه و طریق رشد و تعالی روحانی چیست؟ و چطور می­‌شود فهمید که در راه درستی قرار داریم.

فرزاد: بسیار عالی. پس بهتر است با راه و طریق تعالی شروع کنیم.

پریسا: اتکینسون می­‌گوید بهترین جایی که می­‌شود این راه و طریق را پیدا کرد، در «هفت وادی» اثر حضرت بهاءالله، بنیان­گذار آیین بهائی، است. به نظر اتکینسون، «هفت وادی» به ما مسیری را نشان می­‌دهد تا بفهمیم با تلاش آگاهانه به چه چیزی دست پیدا کنیم؛ تا بتوانیم در تواتر امور متضاد امکان رسیدن به وحدت را ببینیم؛ تا بدانیم که حل کردن این فرآیند امور متضاد در زندگی می­‌تواند ما را به خالق خودمان نزدیک­‌تر کند.

فرزاد: خب، بد نیست کمی مکث کنیم. درک و هضم این جمله­‌ها وقت می­‌خواهد. اول از همه بگو ببینم منظور اتکینسون از امور متضاد که دائم تکرارش می‌­کند چیست؟

پریسا: اگر خاطرت باشد، در مقاله­‌ی قبلی که در برنامه­‌ی هفته­‌ی گذشته آن را مرور کردیم، اتکینسون درباره­‌ی تذکر یا یادآوری حرف می­‌زد.

فرزاد: و داستانی درباره­‌ی اینکه روح قبل از آمدن به این دنیا همه چیز را درباره مقصود و هدف از زندگی می­‌دانسته اما با آمدن به این دنیای جسمانی آنها را فراموش می‌کند.

پریسا: درست است. در واقع منظور اتکینسون از امور متضاد، تضاد بین امر روحانی و امر جسمانی است: تضاد بین اینکه همه چیز را فقط برای خودمان بخواهیم یا ملاحظه دیگران را هم بکنیم؛

فرزاد: بسیار خوب. حالا شاید بد نباشد که به طور خلاصه برای شنونده­‌های­مان یادآوری کنیم که هفت وادی­‌ای که در اثر حضرت بهاءالله به آنها اشاره شده کدامند.

پریسا: حتما. اتفاقا اتکینسون این کار را کرده و فهم خودش را از هر کدام از این وادی‌­ها به طور خلاصه گفته. وادی اول طلب است. در این وادی طالب صادق برای پشت سر گذاشتن هواهای نفسانی صبر بسیار لازم دارد تا به جایی رسد که جز وصال مطلوب چیزی نجوید.

فرزاد: دوم، وادی عشق است، درست است؟

پریسا: بله. وادی عشق مرحله‌­ای­ست که سالک از خود و غیرخودش بی­‌خبر است، هیچ نصیحت و استدلالی را نمی­‌شنود، و جز طلب دوست چیز دیگری در سر ندارد. این مرحله سالک را برای وادی معرفت آماده می­‌کند، مقامی که او از شک بیرون می­‌آید و یقین پیدا می­‌کند؛ در همه چیز جز دوست نمی­‌بیند و معنای هرچیز را تشخیص می‌دهد.

فرزاد: و بعد از وادی معرفت که مقام آخر تحدید است، سالک وارد وادی توحید می­‌شود.

پریسا: بله. به تعبیر اتکینسون، وادی توحید به نوعی مرحله­‌ی گذار از سه وادی اول به سه وادی آخر است؛ مثل پلی بین زمینی و زمان­‌مند از یک طرف و آسمانی و بی‌زمان از طرف دیگر.

news letter image

ثبت نام در خبرنامه