قسمت ۳
مرور مقالۀ «آیا دین تغییر میکند؟»، نوشتۀ دیوید لَنگنِس، و مقالۀ «چه دینی دارید؟»، نوشتۀ رادنی ریچردز.
***
پریسا: سلام، با یک برنامه دیگه از مجموعه «آموزههای نو» در خدمت شما هستیم.
کامران: دوستان، از ایمیلهایی که برای برنامه خودتون میفرستید، خیلی ممنونیم. لطفا باز هم با ایمیل [email protected] با ما در تماس باشید و ما رو از نظرات خودتون بینصیب نذارید.
پریسا: امروز هم دو مقاله دیگه از سایت Bahaiteachings.org رو به اتفاق مرور میکنیم. این سایت هر روز با مقالههای جدید آپدیت میشه و خیلی از آنها مورد توجه قرار میگیره. به این سایت حتما سر بزنید.
فرزاد: در قسمت اول از برنامه امروز، خلاصهای از مقالۀ «آیا دین تغییر میکند؟»، نوشتۀ دیوید لَنگنِس را برای شما بازگو میکنیم.
پریسا: و در قسمت دوم برنامه امروز، مروری میکنیم بر مقالۀ «چه دینی دارید؟»، نوشتۀ رادنی ریچردز.
فرزاد: بعضی از پیروان ادیان معتقدند دینشان آخرین دین است. معنای چنین اعتقادی این است که دین تغییر نمیکند. لَنگنِس در مقالۀ «آیا دین تغییر میکند؟» سعی میکند نشان بدهد که چرا تغییر از لوازم دین است. او مقالهاش را با توضیح نظر بهائیان درباره حقیقت دینی شروع میکند.
پریسا: از نظر پیروان آیین بهائی، حقیقت دینی ثابت نیست، بلکه نسبی است. هر دینی قوانین ضروریای دارد که در طول تاریخ صادق و ثابت باقی میماند، مثل اعتقاد به وجود خدا، ضرورت دعا و مناجات، اصول روحانی و اخلاقی مثل آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران هم مپسند.
فرزاد: اما به غیر از قوانین ثابت، همه ادیان قوانین مادی متغیری هم دارند. اما چرا باید بعضی از قوانین دینی متغیر باشد؟ لَنگنِس سعی میکند این مطلب را با استفاده از مفهوم بلوغ بشریت توضیح بدهد.
پریسا: وقتی که حضرت مسیح در انجیل یوحنا میگوید، «بسیار چیزهای دیگر دارم که به شما بگویم، امّا اکنون یارای شنیدنش را ندارید» اشارهاش مستقیما به همین مفهوم بلوغ است. در دوران کودکی، درک و فهم ما محدود است. اما با بزرگ شدن و به بلوغ رسیدن، فهم و درک ما هم رشد میکند و بیشتر از قبل میفهمیم. به همین ترتیب، بشر هم رشد میکند و بالغ میشود. امروز دانشی داریم که داشتنش حتی چند دهه قبل به نظر معجزه و شعبده میرسید. قوانین و اصولی که در زمان مسیح معتبر بود، حالا با قوانین و اصولی جایگزین شده که مناسب حال و زمان ماست.
فرزاد: بنابراین، لَنگنِس نتیجه میگیرد.
پریسا: تغییر به سراغ همه میآید: از افراد و فرهنگها گرفته تا ادیان. ادیان خودشان در این چرخۀ ناگزیر تغییر شرکت میکنند: متولد میشوند، رشد میکنند، و مثل همه موجودات زنده افول میکنند.
فرزاد: خب، از اینکه دین تغییر میکند، چه میشود فهمید؟ به نظر لَنگنِس، پیآمد اعتقاد به تغییر دین اینه که هیچ پیامبری آخرین نیست و ادیان متناسب با زمانه نو میشوند. لَنگنِس برای توضیح این مطلب قسمتی از یکی از نامههای حضرت عبدالبهاء، پسر حضرت بهاءالله بنیانگزار آیین بهائی را میآورد.
پریسا: ادیان الهیّه از یوم آدم الی الآن پیاپی ظاهر شده و هر یک آنچه باید و شاید مجری داشته خلق را زنده نموده و نورانیّت بخشیده و تربیت کرده تا از ظلمات عالم طبیعت نجات یافتند به نورانیّت ملکوت رسیدند ولی هر دینی و هر شریعتی که ظاهر شد مدّتی از قرون کافل سعادت عالم انسانی بود و شجر پر ثمر بود ولی بعد از مرور قرون و اعصار چون قدیم شد بی اثر و ثمر ماند لهذا دوباره تجدید شد. دین الهی یکیست ولی تجدّد لازم مثلاً حضرت موسی مبعوث شد و شریعتی گذاشت بنی اسرائیل به واسطه شریعت موسی از جهل نجات یافته به نور رسیدند و از ذلّت خلاص گشته عزّت ابدیّه یافتند ولی بعد از مدّتی مدیده آن انوار غروب کرد و آن نورانیّت نماند روز شب شد و چون تاریکی اشتداد یافت کوکب ساطع حضرت مسیح اشراق نمود دوباره جهان روشن شد. مقصد اینست دین اللّه یکی است که مربّی عالم انسانیست ولکن تجدّد لازم (مکاتیب ج.3، ص375)
فرزاد: بنابراین، جواب سؤال مقاله اینه: بله، دین تغییر میکند؛ چرخۀ بلوغ را طی میکند و وقتی به پایان قوت و فایدهاش رسید، با افول َش راه را برای دینی نو با قوانینی متناسبِ زمانهاش باز میکند.
…