آیا انسان به دین نیازمند است؟ – بخش ۲
بخشی از کتاب آئین بهائی، نگرشی کوتاه به تاریخ و تعالیم. در این قسمت: به اعتقاد بهائیان، تعالیم ادیان انسان را به شناخت و شکوفایی استعدادهای روحانی خود …
***
دین طریقتی است روحانی
در کتاب مفاوضات عبدالبهاء از جمله چنین آمده است:
«… انسان همیشه توجّهش بهعلو است و همتّش بلند است. همیشه میخواهد که به عالمی اعظم از آن عالمی که هست برسد و به درجهی مافوق درجهای که هست صعود نماید. حبّ علویت از خصائص انسان است …»
به اعتقاد بهائیان تعالیم ادیان انسان را به شناخت و شکوفایی استعدادهای روحانی خود رهنمون میشوند. هر انسانی مشتاقِ محبّت و آرزومندِ خوشنودی و رضایت وجدان است. چنانچه انسان خوشبختی را تنها در تأمین و تکمیل امور ظاهری جستجو کند، مسلّم است که به آن دست نخواهد یافت، چرا که خود را پایبند به اموری ناپایدار و فانی نموده و از کمالاتِ درون و پایدار غافل مانده است. به موجب تعالیم دیانتِ بهائی در صورتی میتوان از این وابستگی رهایی یافت که انسان رو به خالق خود آورده، در دعا و مناجات از او طلب تأیید نماید. اشتغال به امورِ روحانی و تجاربی که از این طریق نصیب انسان میشود به او نیرویی سترگ میبخشد و او را یاری میدهد تا با آرامش خیال و توکّل کامل به تلاش ادامه دهد و به مبارزه با مشکلات زندگی پردازد.
انسان در زندگی روزمرّه معمولاً مشتاقِ توفیق در امور مالی، ایجاد محیط گرم خانوادگی، کسبِ شهرت اجتماعی و از اینگونه امور است. چنانچه تنها نیل به مقاصدی از این قبیل هستهی مرکزی خواستههای انسان را تشکیل دهد، بدیهی است رضایتِ درون که هدف اصلی از زندگی است تأمین نخواهد شد. بیخبری ناشی از اشتغال به امور مادّی خیلی زود به هشیاری میانجامد و انسان برای پیروزی بر تهی بودن درون به جستجوی ابزاری تازه برای تأمین رضایت میپردازد. به اعتقاد بهائیان احساس تهی بودنِ درون هنگامی دست میدهد که در تأمینِ نیازمندیهای روح که همانا غذای روحانی است سهلانگاری شود. تغذیۀ روح با غذای روحانی میّسر است و سرچشمۀ روحانیات نیز مبادی روحانی ادیان است.
حدود و احکام و مرجع وضع اوامر و نواهی
حضرت بهاءالله به ما میآموزند که تعالیم دینی صرفا مجموعهای از اوامر و نواهی نیست. آموزههای دینی سعادت و آزادی حقیقی …