پیام بیت العدل اعظم، مورّخ ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ – بخش ۲
یک مفهوم بنیادی که در این زمینه باید مورد بررسی قرار گیرد کینونت و حقیقت روحانی نوع انسان است. شرافت ذاتی هر فرد در آثار حضرت بهاءالله به صراحت تأکید شده و یکی از اصول اساسی معتقدات بهائی است و امید به آیندۀ نوع بشر بر آن استوار میباشد. قابلیّت روح انسانی در تجلّی بخشیدن به کلّیّۀ اسماء و صفات خداوند رحیم، معطی و کریم به کرّات در آثار مبارکه تأیید شده است. حیات اقتصادی عرصهای برای ابراز صداقت، درستکاری، امانت، سخاوت و دیگر خصایص روح انسانی است. فرد صرفاً یک واحد اقتصادی منفعتجو که میکوشد همواره سهم بیشتری از منابع مادّی جهان را به خود اختصاص دهد نیست. حضرت بهاءالله تأکید میفرمایند که … فرد با وقف خود برای خدمت به دیگران، در زندگی معنا و هدف مییابد و به ترقّی اجتماع کمک میکند. حضرت عبدالبهاء در آغاز رسالۀ مدنیّه میفرمایند:
شرافت و مفخرت انسان در آن است که بین ملأ امکان منشأ خیری گردد. در عالم وجود آیا نعمتی اعظم از آن متصوّر است که انسان چون در خود نگرد مشاهده کند که به توفیقات الهیّه سبب آسایش و راحت و سعادت و منفعت هیئت بشریّه است. لا والله بلکه لذّت و سعادتی اتمّ و اکبر از این نه.
در پرتو این نکات است که بسیاری از فعّالیّتهای اقتصادیِ به ظاهر معمولی به واسطۀ امکانات بالقوّهای که در جهت آسایش و رفاه بشری فراهم میآورند اهمّیّت تازهای مییابد. حضرت عبدالبهاء میفرمایند، “هر نفسی باید کاری و کسبی و صنعتی پیش گیرد تا او بار دیگران را حمل نماید نه اینکه خود حمل ثقیل شود.” حضرت بهاءالله به فقرا تأکید میفرمایند که “همّت نمایند و به کسب مشغول شوند”، در حالی که به فرمودۀ مبارک صاحبان ثروت باید “به فقرا ناظر باشند”. حضرت عبدالبهاء تأیید میفرمایند که “غنا منتهای ممدوحیّت را داشته اگر به سعی و کوشش نفس خود انسان در تجارت و زراعت و صناعت به فضل الهی حاصل گردد و در امور خیریّه صرف شود.” در عین حال، کلمات مکنونه سرشار از هشدارهایی در بارۀ وسوسۀ خطرناک ثروت است که غنا “سدّیست محکم” میان طالب و مطلوب و عاشق و معشوق. پس جای شگفتی نیست که حضرت بهاءالله مقام شخص ثروتمندی که غنا او را از وصول به ملکوت جاودانی منع ننموده میستایند و میفرمایند که “نور آن غنی اهل آسمان را روشنی بخشد چنانچه شمس اهل زمین را.” حضرت عبدالبهاء میفرمایند، “اگر شخصی عاقل و مدبّر تشبّث به وسایلی نماید که جمهور اهالی به ثروت و غنای کلّی برسند همّتی اعظم از این نه و عندالله اکبر مثوبات بوده و هست”. زیرا ثروت بسیار پسندیده است اگر “هیئت جمعیّت ملّت غنی باشد.” …
نیروهای مادّیگرا افکار کاملاً متضادّی رواج میدهد از جمله اینکه خوشحالی نتیجۀ کسب مستمرّ اموال است، فرد هر چه بیشتر داشته باشد بهتر است، نگرانی در بارۀ محیط زیست مربوط به زمانی دیگر است. این نداهای فریبنده موجب تقویت نوعی حسّ فزاینده و قویّ خود مستحقّبینی در فرد میشود، حسّی که با استفاده از ادبیّات عدالت و حقّ و حقوق در پنهان نمودن منفعتطلبی شخصی میکوشد. بیتفاوتی نسبت به مشقّات دیگران امری عادی میشود در حالی که تفریحات و سرگرمیهای پریشانکنندۀ ذهن حریصانه دنبال میگردد. اثرات سستکنندۀ مادّیگرایی در هر فرهنگی رخنه میکند و بهائیان همگی واقفاند که چنانچه برای هشیار ماندن نسبت به این اثرات تلاش نکنند آنان نیز ممکن است ندانسته تا حدّی نگرشی مادّیگرا اتّخاذ کنند. والدین باید با فراست آگاه باشند که کودکان حتّی در سنین خردسالگی هنجارهای محیط اطراف خود را جذب میکنند. برنامۀ تواندهی روحانی به نوجوانان درایت متفکّرانه را در سنّی که کشش مادّیگرایی شدیدتر میشود تشویق و تقویت مینماید. فرارسیدن دوران بزرگسالی برای نسل جوان این مسئولیّت را به همراه میآورد که اجازه ندهند که پیگیری تعلّقات دنیوی چشمشان را به روی بیعدالتی و نیازمندی ببندد. خصایص و نگرشهایی که دورههای مؤسّسۀ آموزشی از طریق مطالعۀ کلام الهی پرورش میدهند به مرور زمان به افراد در شناسایی تصوّرات باطلی کمک میکند که دنیای مادّی در هر مرحله از زندگی به کار میبرد تا توجّه را از خدمت به سوی نفس امّاره سوق دهد. و در نهایت مطالعۀ سیستماتیک کلام الهی و تفحّص در مفاهیم آن موجب آگاهی فردی نسبت به لزوم ادارۀ امور مادّی شخصی بر اساس تعالیم الهی میگردد.
برای دسترسی به متن کامل پیام 1 مارس 2017 اینجا کلیک کنید.