قسمت ۹
مرور مقالههای «جهانگرا هستید یا ملّیگرا؟» و «پرستش در محراب ملّیگرایی»، نوشتۀ دیوید لنگنس.
***
فرزاد: دوستان سلام؛ با یک برنامهی دیگه از مجموعه «آموزههای نو»، به اتفاق پریسا، با شما هستیم.
پریسا: سلام من رو هم از استودیوی رادیو پیام دوست در کانادا پذیرا باشید. امروز به سراغ دو مقالهی دیگری از وبسایت BahaiTeachings.org رفتیم.
فرزاد: این دو مقاله در حقیقت دو قسمت از مجموعهی 7 قسمتی «جهانگرایی و ملیگرایی» هستند که آن را که آن را دیوید لنگنس نوشته.
پریسا: عنوان مقالهی اول امروز، «جهانگرا هستید یا ملیگرا؟»؛
فرزاد: و عنوان مقالهی دوم امروز «پرستش در محراب ملیگرایی» است.
پریسا: دوستان، با برنامهی این هفتهی «آموزههای نو» همراه باشید.
پریسا: «جهانگرا هستید یا ملیگرا؟» این عنوان مقالهی امروز است که آن را دیوید لنگنس نوشته.
فرزاد: یا به عبارت دیگه آیا شما خودتون رو شهروند جهان میدونین یا شهروند کشورتون. تو فکر میکنی کدومش هستی؟
پریسا: راستش جوابش برام سخته. نمیشه بگم هر دوش هستم؟ خوب من کشورم رو دوست دارم و به قول معروف قلبم براش میتپه. اما در عین حال فکر میکنم امروز دنیا به مرحلهای رسیده که کشورها بهتره تو تصمیمگیریهاشون مصالح همه مردم دنیا رو در نظر بگیرن.
فرزاد: با این جوابی که دادی انگار من و شنوندهها رو پرت کردی وسط مقاله. بذار یکم برگردیم عقب، به ابتدای مقاله و فرصتی بدیم به شنوندهها که اونها هم نظرشون رو بگن.
پریسا: ببخشید از عمد نبود. فقط اونی که به ذهنم رسید رو گفتم.
فرزاد: دیوید مقالش رو با چند سؤال شروع میکنه: اون میپرسه اگر مطمئن نیستین که ملیگرا هستین یا جهانگرا میتونین با جواب دادن به این سؤالها متوجه بشین که جزو کدوم گروهین.
پریسا: چه جالب. اول از من بپرس.
فرزاد: باشد. نظرت درباره مرز بین کشورها چیه؟ (الف) فکر میکنی مرزها باید کاملا سختگیرانه، حتی با نیروی نظامی کنترل شوند و به طورکلی غیرقابل نفوذ باشند؟ یا (ب) باید از اهمیتشان کم کرد و عبور از آن راحتتر باشد؟
پریسا: من گزینهی ب را انتخاب میکنم.
فرزاد: اگر تصمیم بگیری بالای خانهات پرچمی آویزان کنی، کدام گزینه را انتخاب میکنید؟ (الف) پرچم کشور خودت؟ (ب) یا پرچم یا عکسی هوایی از کرهی زمین؟
پریسا: من هر دوش را میگذارم.
فرزاد: در مورد تبعیت خودت چی؟ فکر میکنی (الف) شهروند همان کشوری هستی که در آن زندگی میکنی؟ یا (ب) شهروند زمین و کل جهانی؟
پریسا: میشود جواب داد هر دو؟
فرزاد: اگر بگویی هر دو، احتمالا جواب لنگنس این است که تکلیفت با خودت روشن نیست.
پریسا: جدی میگویی؟
فرزاد: شوخی کردم. نمیدانم. اگر گزینههای الف رو انتخاب کرده بودی، ملیگرا محسوب میشدی و اگر گزینه ب، جهانگرا.
پریسا: اما اگر اینطور به موضوع نگاه کنیم، قضیه بیشتر احساسی میشه و محدود میشه به اینکه یکی کشورش رو بیشتر دوست داره یا کره زمین رو. خوب این روزها خیلیها هستن که هر دو رو دوست دارن. پس تکلیف این دسته چی میشه.
فرزاد: به موضوع درستی اشاره کردی. این روزها این قضیه خیلی پیچیده تر از دوست داشتن کشور و کره زمین شده. اتفاقا دیوید لنگنس هم به این پیچیدگی اشاره میکند.
پریسا: خب، این پیچیدگی در مورد کشورها و اونهایی هم که در راس اداره کشور هستن صادق است، نه؟ احتمالا اونها هم موقع تصمیمگیری به سر این دو راهی میرسن که کاری بکنن که به نفع کشور و مردم کشورشونه یا به نفع همه دنیا.
فرزاد: دقیقا. دیوید میگه تو بعضی شرایط ممکنه یک کشور بخواد به شهروندانش امتیازاتی بده. یا هویتش رو به عنوان یک برزیلی، اسپانیایی و … حفظ کنه.
پریسا: دقیقا. مثلا اینکه ما ایرانیها هر جای دنیا که هستیم نوروز رو جشن میگیریم. چرا؟ برای اینکه هویت ایرانیمون رو با نگه داشتن فرهنگ و سنتمون حفظ کنیم. خوب اگر قرار شد شهروند جهانی باشیم، باید فرهنگ و سنتمون رو هم بذاریم کنار؟ به نظرم اینجوری دیگه همه خیلی یک دست میشیم. این روزها بحث تنوع فرهنگها هم خیلی داغه و البته اینکه جامعه بشری به خاطر همین تنوعش در فرهنگهاست که زیبا میشه.
…