قسمت ۴
مرور مقالۀ «رنج و درد، و خداوند مهربان»، نوشتۀ سلی واکر، و مقالۀ «خدمت میتواند ما را نجات دهد»، نوشتۀ رِی زیمِرمَن.
***
فرزاد: دوستان سلام؛ با یک برنامهی دیگه از مجموعه «آموزههای نو»، به اتفاق پریسا، با شما هستیم.
پریسا: سلام من رو هم از استودیوی رادیو پیام دوست در کانادا پذیرا باشید. در برنامه امروز با دو مقاله دیگر از وبسایت BahaiTeachings.org در خدمت شما هستیم.
فرزاد: مقالۀ اول برنامه امروز را با عنوان «رنج و درد، و خداوند مهربان»، سلی واکر نوشته. و مقالۀ دوم:
پریسا: سلی واکر هنرمند و معلم بازنشسته است که در ونکوور کانادا زندگی میکند.
فرزاد: و مقاله دوم امروز را با عنوان «خدمت میتواند ما را نجات دهد»، رِی زیمِرمَن نوشته که استاد ادبیات انگلیسی است. تحقیقات دوره دکترای زیمرمن درباره مردانگی، خشونت، و نظامیگری در ادبیات سده نوزدهم آمریکاست.
پریسا: دوستان، لطفا با برنامه امروز ما همراه باشید.
فرزاد: قبول داری که هر روز توی دنیا درد و رنج بیشتر میشود؟
پریسا: خب، بله. هر روز کارهایی میکنیم که به نابودی تصاعدی سیاره و مردم زمین منجر میشود.
فرزاد: هر جا نگاه میکنیم تخریب محیط زیست میبینیم و زوال اخلاقی: جنگلزدایی و آلودگی هوا شرایط اقلیمی کره زمین و زندگی ما را عوض کرده؛ پورنوگرافی در اینترنت، به عنوان سومین منبع پولساز در دنیا، نه تنها شرایط روحانی ما را تحت تأثیر قرار داده، بلکه پیشدرآمدی شده برای سقوط خانواده که سنگ زیربنای تمدن بشری است؛ شکاف رو به رشدِ بین فقیر و غنی باعث شده میلیونها انسان از نبود حداقلهای زندگی رنج ببرند یا در خطر مرگ قرار بگیرند؛ و جنگ و تروریسم هر انسانِ کره خاکی را تهدید میکند. بعضیها ممکن است بپرسند چرا خدا اجازه میدهد انسانها به این طریق رنج ببرند.
پریسا: خب، واضح است که مسبب خیلی از این درد و رنجها خود آدمها هستند. ما با پیش گرفتن سیاستهای غلط یا خودخواهیهایمان این بلاها را به سر خودمان آوردهایم.
فرزاد: سلی واکر در مقاله «رنج و درد، و خداوند مهربان» میپرسد: حتی با وجود این، میشود پرسید چرا خدا به ما کمک نمیکند. مگر خداوند مهربان نیست؟ پس چرا دست روی دست میگذارد و کاری نمیکند؟
پریسا: این سؤال یعنی اینکه چرا خداوند در کار دنیا دخالت نمیکند و انسان را از مصائب خود به سر آوردهاش نجات نمیدهد. آیا انسان هر چیزی که برای نجاتش میخواهد الآن در اختیارش نیست؟
فرزاد: دقیقا. سلی واکر میگوید، تعالیم بهائی به ما میآموزند که علت همه امراض بشر روحانی است و نتیجه گفتن اینکه علل بحرانهای بشری روحانی است این است که انسان صاحب اراده و اختیار است و اگر بخواهد میتواند بر این درد و رنجها فائق شود.
پریسا: پس جواب ساده است. حضرت بهاءالله، بنیانگذار آیین بهائی، دارویی برای آن امراض روحانی تجویز کرده است: وحدت جهانی.
فرزاد: درسته. این ما هستیم که باید مسئولانه برخورد کنیم و با پیروی آموزههایی مثل برابری زن و مرد، آموزش عمومی و رایگان، دوری از هرگونه تعصب، و راهکارهای روحانی برای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی سعی کنیم درد و رنج انسانها را کاهش بدهیم.
فرزاد: خب، از مقاله سلی واکر خوشت آمد؟
پریسا: بد نبود. اتفاقا مقاله دوم درباره یکی از همان آموزههایی است که برای کاهش درد و رنج انسانها لازم است.
فرزاد: میدانم: خدمت کردن.
پریسا: به نظر تو خدمت فایدهای دارد؟ چرا بعضیها به جای اینکه به خودشان برسند، وقتشان را صرف بقیه میکنند؟
فرزاد: میشود بیشتر توضیح بدهی منظورت از خدمت چیست؟
پریسا: منظورم کمک کردن است، یاری به دیگران. از کمک به مادر در تهیه غذا گرفته تا داوطلب شدن برای جمع کردن زبالههای ریخته شده در طبیعت. به طوری کلی، میشود گفت خدمت کاری است که به خاطر انجام دادنش چشم داشت دستمزدی نداریم. سطوح مختلفی هم دارد. اما مهمترین نکته در خدمت یا کمک به دیگران این است که حداقل برای لحظاتی به جای خودمان به بقیه الویت میدهیم؛ نیاز آنها را مقدم میدانیم، به این امید که جایی و جامعهای درست کنیم که جا و جامعهی دیروزمان بهتر باشد.
فرزاد: خب، کمک کردن به دیگران در همه ادیان توصیه شده. حداقل یکی از دلایلش هم همانی است که گفتی: بهتر کردن جامعه.
…