نگار: یک هفته بود که با ندا برای تشکیل جمع شور والدین برنامهریزی میکردیم. یک شب هم رفتیم و همه رو دعوت کردیم. آقای غلامی ما رو به در خونهها میرسوند و منتظر میموند تا ما با بابا مامانها صحبت کنیم و بعد ما رو به خونه بعدی میرسوند.