ویژه نوروز – تیپ تیپی در اصفهان
میدونین جاهای دیدنی اصفهان کجاهاست؟ آیا بچههای اصفهانی بازیهای محلیای هم دارن؟ میدون شاه در عید نوروز چه حال و هوایی داره؟ تیپ تیپی در روزهای نوروزی سفر کرده به اصفهان و از زیباییهای این شهر برای بچهها تعریف میکنه.
دوستای خوبم عیدتون مبااارک. امروز چهارمین روز از نوروز هست. امیدوارم تو این چند روز به همتون حسابی خوش گذشته باشه. نمیدونم شما الان کجا هستین… تو خونه هاتون هستین، یا دیدن اعضای فامیل و دوستاتون رفتین، یا شایدم مثل من اومدین سفر… آره درسته من تصمیم گرفتم که امروز بیام مسافرت به یک شهر زیبا…
یکی از قشنگترین شهرهای دنیااا. اینجا اینقدر که خوشگله، اینقدر که ساختمونها و بناهای قشنگ داره… اینقدر جاهای دیدنی و تفریحی داره، که بهش میگن نصف جهان… حتما فهمیدین کجا رو میگم… اینجا اصفهااانهههه…
من الان دارم بالای یک رودخونه بزرگ که اسمش زاینده رود هست پرواز میکنم… روی این رودخونه زاینده رود چند تا پل خیلی خیلی دیدنی هست که در روزگاران قدیم ساخته شده و هنوزم که هنوزه مردم از جاهای مختلف دنیا میان برای دیدن این رودخونه و پلهاش. حتما اسم پلها رو شنیدین… پل خواجو، سی و سه پل، و چند تا پل دیگه… وقتی از بالای هر رودخونهای رد میشم به این فکر میکنم که چقدر وجود آب برای همه ما موجودات مختلف روی زمین ضروریه… اگه آب کم باشه یا نباشه چی میشه؟ مردم در زمانهای قدیم خیلی قدر آب رو میدونستن. اونا سعی میکردن یک جوری از آب استفاده کنن که هدر نشه. ما کبوترها هم خیلی قدر آب رو میدونیم چون اگه روزی بهمون آب کم نرسه از تشنگی ضعیف میشیم. شما چطور بچهها؟ موقع دست و صورت شستن، یا آب خوردن، یا مسواک زدن حتما حواستون هست که شیر آب رو زیاد باز نذارین که آب هدر نشه، درسته؟ ااا این پایینو ببینین… چند تا از بچهها دارن یک بازی میکنن. بازی جالبی به نظر میاد. بیاین بریم از یکیشون بپرسیم چی بازی میکنن.
دختر خانم؟ حالت خوبه؟ اسم من تیپ تیپیه و اومدم اینجا مسافرت… شما اهل اصفهان هستی؟ میشه بگی چه بازی میکردی؟
…
خب من برم که جاهای دیگه اصفهان رو هم ببینم. اینجا بازار اصفهانه… یک بازار قدیم با سقف خیلی بلند که حتی منم تونستم بیام و توش پرواز کنم. چند تا کبوتر دیگه هم اتفاقا اینجا هستن و این بالا بالاها نشستن. شاید اونا هم از شهرهای دیگه اومدن که اصفهان رو ببینن… خوب دقت کنین… این صدا رو میشنوین؟ این صدای کار هنرمنداییه که روی ظرفهای فلزی دارن طرح میندازن و به هنرشون میگن قلم زنی. اینجا هنرمندای دیگهای هم هستن که هر کدوم تو یک حجره یا مغازهای نشستن و دارن کار میکنن. بعضیاشون ترمه درست میکنن، بعضیاشون خاتمکاری میکنن، یا میناکاری و آدما میتونن بیان و این محصولات قشنگ رو از تو این بازار بخرن. بچهها میخوام ببرمتون یک قسمت زیبا و دوست داشتتنی از اصفهان… بیاین با هم بریم میدون نقش جهان… خب رسیدیم به میدون نقش جهان… وااای چقدر اینجا بزرگه… یک استخر بزرگ داره با یک ساختمون بلند که قبلا ها شاه مملکت میومده این بالا میشسته و از اونجا میدون نقش جهان رو تماشا میکرده. دور تا دور اینجا پر از مغازههایی هست که چیزهای مختلفی دارن… ا، بچهها… ببینین کی اینجاست، حاجی فیروز اومده… به خاطر نوروز اومده… دور و برش بچهها جمع شدن و اون داره یک چیزی میخونه براشون. میرم نزدیکش ببینم چی میخونه.
توی مغازههای دور و بر میدون شاه همه جور چیزی میتونین پیدا کنین. وقتی میرین توی مغازهها میبینی که مغازهدارها با لهجه شیرین اصفهانی از شما استقبال میکنن… توی یک سری از مغازهها سوغاتی های اصفهان رو میتونین پیدا کنین… مثلا شیرینیهای خوشمزه اصفهانی مثل سوهان، پولکی، شیرینی کرکی… که خدا میدونه چقدر خوشمزست. یک شیرینی خیلی معروف دیگه هم داره، اگه گفتین اسمش چیه؟ اون چه شیرینی هست که سفیده، توش پسته داره، و وقتی گاز میزنی کش میاد و محصول اصفهانش از بقیه شهرها معروفتره؟ اگه جواب این رو معما رو میدونین برای من بفرستین… عکسش رو همراه با اسمش برام بفرستین و بهم بگین که آیا این شیرینی رو تا حالا خوردین؟