مشورت، نشانهای از بلوغ خرد
بدون شک برای همه ایرانیان، به خصوص آنانی که ادبیات ایران را می شناسند و دنبال می کنند، اثری همچون هفت شهر عشق از عطار نیشابوری باعث افتخار است. اما شاید هنوز تعداد زیادی از مردم این سرزمین ندانند که این اثر گرانقدر ادبی، در آثار به یادگار مانده از بهاءالله شارع آئین بهائی، به شکلی تازه، تکرار شده است.
در هفت شهر عطار، چندین مرغ به سرپرستی و رهبری هدهد راهی می شوند تا سیمرغ را بر قله قاف بیابند. این سیر و سلوک در هفت وادی بهاءالله نیز وجود دارد، اما با تفاوتی به ظاهر ساده و به باطن شگرف.
در هفت وادی بهاءالله هیچ اثر و خبری از هدهد نمی یابیم. هیچ مرغی راه بلد و رهبر سایر مرغان نیست. آن جا که در اولین فراز از کلمات مکنونه فارسی که یکی دیگر از آثار بهاءالله است، هر انسان با عنوان “هدهد سلیمان عشق” مورد خطاب قرار می گیرد، حجت تمام می شود و ما در می یابیم که هدهد، خود ما هستیم. یا به بیانی بهتر هر یک نشانی از هدهد در جان و وجدان خویش داریم که در کنار هم و با آمیخته شدن این جان ها و وجدان ها، هدهد واقعی سر بر می آورد و ما را به سوی سیمرغ رهسپار می کند.
این تفاوت به ظاهر ساده، از تغییری بنیادین در مسیر رشد آدمی حکایت دارد: عبور از دوران کودکی و پا نهادن به دوران پر تلاطم بلوغ. بیرون آمدن سرنوشت از دست فرد یا افرادی که خود را بیشتر و بالاتر از سایرین می دانند و مسئولیت هدایت دیگران را بر دوش خویش حس می کنند و قرار گرفتن آن در دست های خود ما.
و این، نه تنها در آثار عرفانی بهاءالله همچون هفت وادی، بلکه در همه آموزههایش در عرصههای گوناگون به وضوح به چشم می خورد و به ما طلوع عصر جدیدی از نگرش، تفکر و تصمیم گیری را بشارت می دهد.
طلوع عصر بلوغ را. این عصر بلوغ ویژگیها و خصائصی دارد که او را از دوران طفولیت ممتاز می گرداند. آن جا که با حذف طبقهای تحت عنوان مرجع دینی و روحانیت مواجه می شویم، در می یابیم که ماهیت زندگی ما در این ظهور در مقایسه با زندگی پیشینیان، به کلی تغییر کرده است.
همان طور که در قسمت هفتاد و هفتم از برنامه صد پرسش صد پاسخ PersianBMS این مساله مورد واکاوی و تحلیل قرار گرفته است، اطاعت از طبقهای خاص جای خود را به مشورت داده است. بهاءالله به صراحت عنوان داشته که هر چیزی بلوغی دارد و بلوغ خرد به مشورت است. این نشانه بلوغ در نحوه اداره امور جامعه بهائی نیز در سطوح محلی، ملی و بین المللی با ساختاری مشخص و تعیین شده، جلوه گر می باشد. جمع هایی که اعضای آن از طریق انتخابات تعیین می شوند و مصوبات خود را از طریق مشورت مشخص می نمایند. حتی افراد جامعه بهائی نیز هر نوزده روز یک بار در مجمعی به نام ضیافت گرد هم می آیند و نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود را باز از طریق مشورت به تصویب و به اطلاع مسئولین اداری جامعه می رسانند.
به هفت وادی بازگردیم. آری امروز تمام مرغان باید سهم خود را در رسیدن به قله قاف و زیارت سیمرغ ادا کنند. هدهدی به عنوان رهبر وجود ندارد. هر کدام از ما نشانی از هدهد در نهاد و باطن خویش داریم که ما را در کنار سایر مرغان مشتاق، به سمت سیمرغ هدایت می کند. سیمرغی که در همین نهاد، در همین باطن، به انتظار ما نشسته است.
نظرات و دیدگاه نویسنده این مطلب مستقل بوده و لزوما دیدگاه رسمی جامعه بهائی را منعکس نمیکند.