همه ادیان یه حقیقتی درونشون بود که من بهش باور داشتم، اما در عین حال همشون هم میگفتن که اگه به این دین باور داشته باشی نجات پیدا میکنی و به بهشت میری و بقیه نمیرن. یا این دین بهترینه یا آخرین دینه. و من همچنان دنبال چیزی میگشتم که از همون ۱۸ سالگی بهش باور داشتم، دینی که فراگیر باشه. برای اولین بار که شنیدم یه دین ادعا داره که همه ادیان از یه سرچشمه واحد هستن. انگار قطعات یه پازل کنار هم چیده میشدن. میگفت ادیان با هم در رقابت نیستند و از هم جدا نیستند، یا یکی درست و بقیه اشتباه نیستند بلکه همه حقیقتند و از یک سرچشمه یکسان. مثل نسیم این هفته از تجربیات رابرت کیم فارلی میگوید.
قسمت های دیگر این برنامه