تو محیطی کاملاً سکولار بزرگ شدم. از حدود هفده سالگی تو مسابقات بوکس شرکت میکردم تا بیست و سه سالگی … بعد از دبیرستان به عنوان یک کارآگاه خصوصی مشغول کار شدم … هر چی بیشتر بهش فکر میکردم، بیشتر از نحوه زندگیم و فرهنگم احساس نارضایتی میکردم … شروع کردم به رفتن به کلیسا، برای دو سالی مرتب میرفتم … اون گفت که ما کلیسا نداریم مرکز بهائی داریم، من هم رفتم … این هفته مرور عنایت پروردگار رو مثل نسیم در ونکوور کانادا بر مارک به نظاره مینشینیم.
قسمت های دیگر این برنامه