مرور مقالههای «طرق رسیدن به خدا» و «آیا در جهانی پساحقیقت زندگی میکنیم؟»، نوشتۀ دیوید لنگنس.
***
فرزاد: دوستان سلام؛ با یک برنامهی دیگه از مجموعه «آموزههای نو»، به اتفاق پریسا، با شما هستیم.
پریسا: سلام من رو هم از استودیوی رادیو پیام دوست در کانادا پذیرا باشید. امروز به سراغ یک مجموعه مقالهی دیگر از وبسایت BahaiTeachings.org رفتیم با عنوان «تکثرگرایی دینی» که آن را دیوید لنگنس نوشته.
فرزاد: در برنامهی امروز دو مقالهی اول این مجموعه را با هم مرور میکنیم. عنوان مقالهی اول هست: «طرق رسیدن به خدا».
پریسا: و عنوان مقالۀ دوم این است: «آیا در جهانی پساحقیقت زندگی میکنیم؟»
فرزاد: دوستان، با برنامهی این هفتهی «آموزههای نو» همراه باشید. اگر موافقی برویم سراغ مقالهی اول امروز.
پریسا: حتما. مقالهی به قلم دیوید لنگنس.
فرزاد: بله. عنوان این مقاله این است: «طرق رسیدن به خدا»
پریسا: جالب است. این عبارت همیشه من را یاد قسمتی از فیلم «مارمولک» میاندازد.
فرزاد: اتفاقا بد نیست که آن قسمت را با هم بشنویم. هم بامزه است و هم به مقالهی امروز ما مربوط است.
پریسا: پس بشنویم.
…
پریسا: خب، به نظر رضا مارمولک که راههای رسیدن به خدا به عدد آدمهاست.
فرزاد: درست است. نظر رضا مارمولک همین است. نظر تو چیه؟
پریسا: به نظر من هم این حرف کم و بیش درست است.
فرزاد: مدعای همهی ادیان این است که راه یا راههایی را برای رسیدن به خدا پیش پای پیروانشان میگذارند. حالا اگر راههای رسیده به خدا به عدد بندگانش است، پس میشود نتیجه گرفت اعتبار همهی ادیان به یک اندازه است و مثلا دین حق یا دین باطل نداریم. نظر تو هم همین است؟
پریسا: فکر میکنم. اما با سؤالهایت داری من را به شک میاندازی؟
فرزاد: دیوید لنگنس در مقالهاش توضیح میدهد که به این طرز فکر، یعنی معتبر بودن همهی ادیان، تکثرگرایی دینی میگویند.
پریسا: پس آن طوری که توضیح دادی، دیدگاه مقابل تکثرگرایی دینی آنیست که معتقد است دین حق و باطل داریم و در نتیجه یک دین حق است و بقیه باطل.
فرزاد: درست است.
پریسا: به این دیدگاه چی میگویند؟
فرزاد: انحصارگرایی دینی.
پریسا: حد وسطی هم بین این دو دیدگاه هست؟
فرزاد: بله. دیوید لنگنس اشاره میکند که به این دیدگاه حد وسط میگویند شمولگرایی دینی. تعریفی که لنگنس از شمولگرایی دینی میدهد این است: دیدگاهی که معتقد است عقاید و آموزههای یک دین مطلقا و به تمام و کمال صحیح، و فقط بخشی از آموزههای سایر ادیان درست است.
پریسا: خب، هدف لنگنس از طرح این اصطلاحات و تعریفها چیست؟
فرزاد: مقالهی «طرق رسیدن به خدا» اولین مقاله از مجموعهای است به اسم «تکثرگرایی» که آن را دیوید لنگنس نوشته. در این مقاله، هدف لنگنس این است که به کمک دیدگاههای متفاوت و گاه متقابل، مفهوم دیدگاه تکثرگرایی دینی را روشن کند.
پریسا: خب، اگر بخواهیم آیین بهائی را در یکی از گروهها جا بدهیم، به کدام دیدگاه نزدیکتر است؟
فرزاد: لنگنس با توجه به آموزههای بهائی درباره استمرار ظهور ادیان و یکی بودن اساس آنها نتیجه میگیرد که دیدگاه آیین بهائی به تکثرگرایی دینی نزدیکتر است. تو چی فکر میکنی؟
پریسا: از طرفی هم میشود گفت به شمولگرایی دینی هم نزدیک است.
فرزاد: اتفاقا چند نفری هم که در پایین این مقاله نظرشان را نوشتهاند، معتقد بودهاند که دیدگاه آیین بهائی را باید در مقوله شمولگرایی دینی قرار داد.
پریسا: دلیلِ آنها چیست؟
فرزاد: اشاره کردهاند درست است که آموزهی یکی بودن اساس ادیان به نوعی اشاره به یکی بودن اعتبار آنهاست، اما از طرف دیگر، آموزهی لزوم تجدید و استمرار ادیان تفاوت آنها را نشان میدهد. به عبارت دیگر، اگر اعتبار ادیان ماندگار بود، لزومی به تجدید آنها نبود.
…