مرور مقالۀ «آیا مؤمنین هم افسرده میشوند؟»، نوشتۀ ربکا شری اشراقی، و مقالۀ «آیا میشود هم متدیّن و روحانی، و هم باحال بود؟»، نوشتۀ پیام زمانی.
***
فرزاد: دوستان سلام؛ با یک برنامهی دیگه از مجموعه «آموزههای نو»، به اتفاق پریسا، با شما هستیم.
پریسا: سلام من رو هم از استودیوی رادیو پیام دوست در کانادا پذیرا باشید. برای آن دسته از شنوندههایی که برای اولین بار برنامه ما رو میشنوند، خوبه این توضیح را بدیم که این برنامه هر بار دو مقاله از وبسایت BahaiTeachings.org را معرفی میکند. مقالۀ اول برنامه امروز:
فرزاد: «آیا مؤمنین هم افسرده میشوند؟»، نوشتۀ ربکا شری اشراقی.
پریسا: و عنوان مقالۀ دوم امروز که آن را پیام زمانی نوشته، «آیا میشود هم متدین و روحانی، و هم باحال بود؟» است.
پریسا: دوستان، با برنامهی این هفتهی «آموزههای نو» همراه باشید.
پریسا: عزیزان، همونطور که در ابتدای برنامه گفتیم، مقالهی اول امروز رو ربکا شری اشراقی نوشته که عنوانش هست: «آیا مؤمنین هم افسرده میشوند؟»
فرزاد: از ربکا قبلا هم مقالههایی را در این برنامه مرور کردهایم. او که با همسر و دو فرزندش ساکن فلوریداست، در آلمان بزرگ شده و در رشته تجارت بینالملل درس خونده و به تازگی هم دکتراش رو در رشته داروهای طبیعی گرفته.
پریسا: موضوع این مقاله خیلی جالب است.
فرزاد: درسته. ظاهرا توجه خوانندگان وبسایت بهائی تیچینگز رو هم حسابی جلب کرده. تعداد زیادی پایین صفحهی این مقاله نظر دادن و از شری به خاطر این مقاله تشکر کردن.
پریسا: دقیقا. یکی از خوانندهها که خودش مدتی از افسردگی دو قطبی رنج میبرده، از تجربه شخصیش نوشته. نوشته که خیلی خوب میدونه که افسردگی و غمگین بودن چقدر تاثیر مخربی روی آدم میذاره.
فرزاد: یکی دیگه از احساس افسردگی روحی و ذهنیای که در اثر دیدن و شنیدن اخبار کشت و کشتار در سوریه و جاهای دیگه به آدم دست میده نوشته.
پریسا: البته نظرها زیاده و ما کل وقت برنامه رو میتونیم به مرور نظرها اختصاص بدهیم.
فرزاد: راست میگی؛ پس بهتر است اول بگیم اصل مقاله چیه.
پریسا: دقیقا.
فرزاد: خوب بریم سر اصل مطلب.
پریسا: موضوع اصلی مقاله ربکا همون اول تو عنوان مقالش اومده. آیا افراد با ایمان هم افسرده میشن؟
فرزاد: ما معمولا فکر میکنیم که انسانهای مومن دیگه افسرده نمیشن. یا بهتر اینطور بگم ما فکر میکنیم دلیل اصلی افسردگیها اینه که انسانها در لحظات مشکل و سخت به نیرویی بالاتر و قویتر از خودشون اعتقاد ندارن. برای همین به محض اینکه براشون مشکلی پبش مییاد امیدشون رو از دست میدن و افسرده میشن.
پریسا: ربکا میگه معمولا افسردگی با بدنامی و احساس شرم، خجالت و گناه همراهه. به همین دلیل معمولا راجع به افسردگی یا حرف نمیزنیم یا حاضر نیستیم قبول کنیم که افسردهایم.
فرزاد: ربکا میگه همه در دورهای از زندگیشون دچار افسردگی میشن حتی اونهایی که از نظر ما خیلی مومن و با خدا به نظر مییان. او میگه وجود چیزهایی مادی در این دنیا، بر اساس آموزههای بهائی، خودشون عاملی هستن برای احساس افسردگی و ناراحتی و غم.
پریسا: خوب میدونی همین که آدم بدونه همه، حتی افراد مومن هم تو لحظاتی از زندگیشون دچار افسردگی میشن کلی بار از رو دوش آدم برمیداره. میفهمی که اولا این قضیه طبیعی هست و بقیه هم تو موقعیتهایی از زندگیشون دچارش شدن. پس بهتره که دنبال راه حل بگردی.
فرزاد: دقیقا. ربکا در ادامه نکته جالبی رو در قالب یک سؤال مطرح میکنه. اون میگه: اما چی میشه که ما تمرکزمون رو روی وجه دیگهای از افسردگی بذاریم؟
پریسا: یعنی چی؟
فرزاد: یعنی چطوره که فکر کنیم این تاریکی افسردگی، همون تاریکییه که کرم ابریشم تو پیلش تجربه میکنه؛ یا دونه کاشته شده تو تاریکی دل خاک؟
…