مرور مقالۀ «آیا موسیقی میتواند دنیا را تغییر بدهد» و مقالۀ «پنج روش برای تربیت کودکانی مهربان و دلسوز»، نوشتۀ دیوید لَنگنِس.
***
فرزاد: دوستان سلام؛ با یک برنامهی دیگه از مجموعه «آموزههای نو»، به اتفاق پریسا، با شما هستیم.
پریسا: سلام من رو هم از استودیوی رادیو پیام دوست در کانادا پذیرا باشید. این هفته هم دو مقاله دیگر از وبسایت BahaiTeachings.org را معرفی میکنیم.
فرزاد: هر دو مقاله امروز را دیوید لنگنس نوشته که قبلا با او آشنا شدهایم. لنگنس روزنامهنگار و منتقد ادبی مجله پیست (Paste) است و برای سایت BahaiTeachings هم مطلب مینویسد.«آیا موسیقی میتواند دنیا را تغییر بدهد»، نوشتۀ دیوید لنگنس. و مقالۀ دوم:
پریسا: عنوان مقاله اول برنامه امروز این است: «آیا موسیقی میتواند دنیا را تغییر بدهد».
فرزاد: و مقالۀ دوم:«پنج روش برای تربیت کودکانی مهربان و دلسوز».
پریسا: دوستان، لطفا با برنامه امروز ما همراه باشید.
پریسا: لابد شنیدی که میگویند: «هنر میتواند دنیا را تغییر بدهد.»
فرزاد: بله؛ شنیدهام.
پریسا: خب، چی فکر میکنی؟ آیا مثلا یک نقاشی واقعا میتواند دنیا را تغییر بدهد؟
فرزاد: نمیدونم. بهش فکر نکردهام. اما خیلی بعید است که هر اثر نقاشی بتواند دنیا را تغییر بدهد. چون در این صورت، با این همه هنرمند در جهان، هر روز دنیا در حال تغییر بود.
پریسا: در مورد موسیقی چطور؟ فکر میکنی یک قطعه موسیقی بتواند تغییری در وضع جهان ایجاد کند؟
فرزاد: بعید میدانم. فکر نمیکنم سمفونیهای بتهوون جلوی جنگی را گرفته باشد یا اوضاع اجتماعش را عوض کرده باشد.
پریسا: خب، در مقاله «آیا موسیقی میتواند دنیا را تغییر بدهد»، با اینکه دیوید لنگنس اقرار میکند، آهنگسازی همین جوابِ تو را بهش داده، اما نظر متفاوتی دارد. به نظر او موسیقی میتواند تغییر ایجاد کند.
فرزاد: چطوری؟
پریسا: لنگنس این طور جواب میدهد: «تغییر بدون آگاهی اتفاق نمیافتد و موسیقی باعث شکل گرفتن آگاهی میشود. موسیقی، مثلا در قالب ترانههای اعتراضی و اجتماعی، همیشه سکویی بوده برای هنرمندان تا بتوانند صدای بیعدالتیها را به گوش همه برسانند.»
فرزاد: لنگنس نمونهای هم برای اثبات ادعایش دارد؟
پریسا: اتفاقا بله. او ترانهی We Shall Overcome یا به فارسی «ما فائق خواهیم شد» را مثال میزند. این ترانه هیچوقت مثل یک آهنگ پرفروش نبود اما به یک سرود جهانی، سرودی برای آزادی تبدیل شد که مردم را در دستیابی به حقوق مدنی متحد کرد. این ترانه در سالنها، کلیساها، زندانها و تظاهرات اعتراضی خوانده میشد در حالی که همه دست در دست هم داشتند یا بازوهای همدیگر را میگرفتند. این ترانه، و ترانههایی شبیه آن، اتفاقاتی را رقم میزدند که پیش از آن سابقه نداشت: سیاهپوستان و سفیدپوستان را به هم نزدیک کرد، قلبها را مملو از عشق و محبت به همدیگر کرد و به جای تعصبات، وحدت نشاند.
فرزاد: برای من باورش سخته که یک ترانه باعث ایجاد جنبش مدنی بشود. بیشتر این جور به نظرم میآید که جنبشها به وجود میآیند و هنرمندها برای آرمانهای آن جنبشها شعر میگویند، نقاشی میکشند، یا موسیقی میسازند. حالا آیا معلوم است که این ترانه «ما فائق خواهیم شد» قبل از این جنبشها سروده شده یا نه؟
پریسا: اتفاقا با اینکه دقیقا معلوم نیست که این ترانه کی سروده شده اما به نظر قدیمیتر از این جنبشهاست. این طور که لنگنس تحقیق کرده، بعضی معتقدند که این ترانه بین سالهای 1932 و 1942 ساخته شده و بعضی حتی فکر میکنند خیلی قدیمیتر است و به پیش از سال 1909 برمیگردد. اما تاریخ سرایش این ترانه هرموقع که بوده باشد، به مدعای لنگنس مهم این است که این ترانه به خیلی از جنبشهای اجتماعی سده گذشته، نه تنها در آمریکا بلکه در بنگلادش، چکسلواکی، ایرلند، هند، و آفریقای جنوبی قوت بخشیده.
فرزاد: حالا اگر از تقدم و تأخر موسیقیها نسبت به جنبشها و تغییرات اجتماعی بگذریم، من با لنگنس موافقم که موسیقی در تحکیم جنبشها و اتحاد گروهها تأثیر دارد. اما لنگنس هیچ توضیحی میدهد که چرا موسیقی اینقدر موثر است؟
پریسا: لنگنس با اشاره به آثار آیین بهائی میگوید که موسیقی نردبان روح است. یعنی شنیدن موسیقی باعث میشود روح ما تلطیف بشود و بیشتر به چیزهایی که باعث اتحاد و دوستی و محبت میشود توجه کنیم. شاید به همین دلیل باشد که موسیقی نقشی به این مهمی در تغییرات اجتماعی دارد.
…