قسمت ۱۳
مرور مقالۀ «آیا خدا همه جا حاضر است؟»، نوشتۀ برکلی چرچیل و مقاله «هدف از زندگی چیست؟»، نوشته آندریا سالیناس.
***
فرزاد: دوستان سلام؛ با یک برنامهی دیگه از مجموعه «آموزههای نو»، به اتفاق پریسا، با شما هستیم.
پریسا: سلام من رو هم از استودیوی رادیو پیام دوست در کانادا پذیرا باشید. امروز هم با دو مقاله دیگه از وبسایت BahaiTeachings.org در خدمت شما هستیم.
فرزاد: مقالۀ «آیا خدا همه جا حاضر است؟»، نوشتۀ برکلی چرچیل.
پریسا: و مقاله «هدف از زندگی چیست؟»، نوشته آندریا سالیناس.
فرزاد: دوستان، لطفا با برنامه امروز ما همراه باشید.
فرزاد: نویسندۀ مقالۀ « آیا خدا همه جا حاضر است؟»، برکلی چرچیل است. برکلی دانشجوی سال چهارم دکترا در رشته علوم کامپیوتری در دانشگاه استنفورد است. خب، اینکه خدا همه جا هست برای خیلی از ماها جزو واضحاته شاید به این دلیل که زیاد شنیدیمش. اما اگر یک کم به عقب برگردیم و بار اولی که آن را شنیدیم به یاد بیاریم متوجه میشیم که معنای این جمله چندان هم واضح نیست.
پریسا: درسته. این دقیقا کاریه که برکلی میکنه. بذار خاطرهاش رو از بار اولی که حرفهایی درباره خدا میشنوه بخونم: «بار اولی که حرفهایی درباره خدا شنیدم به یاد میآورم. جزئیاتش خیلی یادم نیست؛ جمعی بهائی بود و من هم خیلی کوچک بودم. بحثی بود درباره خدا که منجر شد همان سؤال معروف را از پدر و مادرم بکنم: «خدا چیه؟»
آنها جواب کوتاهی دادند که الآن کاملا فراموش کردهام. نمیدانم به چه دلیلی، میخواستم بدانم خدا کجاست. شاید به آسمان اشاره کرده و پرسیده بودم:«خدا آن بالاست؟» چیزی که برایم خیلی جالب بود، جواب پدر و مادرم بود: «خدا همهجاست.» یادمه که به بالا و پایین و چپ و راست اشاره کرده بودم و پرسیده بودم: «پس این طرف هم هست؟» در آن سن و سال مفهوم خدا برایم چندان ملموس نبود.
فرزاد: اما این مفهومِ خدایِ همهجا حاضر برای حتی آدم بزرگها هم خیلی ملموس نیست چون همه ادیان معتقدند خدا از حیطه فهم بشر خارج است؛ مثلا به اعتقاد بهائیان، خدا ذات ناشناختهای است که هرگز ما نمیتوانیم آن را درک کنیم؛ خدا از هر شکل مادی مبراست و از ازل بوده و تا ابد هم خواهد بود. وقتی چنین مفاهیمی انتزاعی به خدا نسبت میدهیم، گفتن اینکه خدا همه جا حاضر است چندان معقول به نظر نمیرسد چون خدا ماده نیست که جا و مکانی داشته باشد. اصلا آیا بر اساس آموزههای بهائی درست است که بگوییم «خدا همه جا حاضر است؟» به نظر برکلی معنای این مفهوم چیه؟
پریسا: برکلی برای جواب دادن به این سؤال به قسمتی از یکی از آثار حضرت بهاءالله، بنیانگذار آیین بهائی، مراجعه میکند.
کامران: خب میشه اون قسمت را بخونی؟
پریسا: کُلِّ اَشیاء در مَقامى، آیاتِ الهى بوده و خواهند بود، على قَدرِ مَراتِبِها، در مقامِ تجلّىِ سلطانِ مُجَلّى در ملکوت اسماء و صفات، از براى کُلّ، اِثباتِ آیَتیَّت میشود، در این صورت، غیرِ آیات، چیزى مشهود نه، تا قُرب و بُعد، تصوّر شود. (منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله، فقره 93)
کامران: خیلی سخت بود. توضیح لازم داره.
پریسا: کلمه کلیدی اینجا آیات است که جمع آیه است و به معنای «نشانه» و «علامت». بنابراین، حضرت بهاءالله میگوید که همه موجودات (هرجا که نگاه کنیم) نشانهای از خدا برای ما دارند. این نشانهها خودشان را از طریق «اسماء» و «صفات» آشکار میکنند. هم در آثار بهائی و هم در قرآن، منظور از اسماء و صفات همان نامهایی است که به خدا نسبت میدهیم، مثل پاک، رحمان، رحیم، خالق. به هر موجودی در دنیا نگاه میکنیم، اگر دقت کنیم، بعضی از این صفات را میبینیم. مثلا در آبی که جریان دارد پاکی میبینیم که در آموزههای بهائی نشانهای است از پاکی خداوند.
فرزاد: بنابراین، در جواب «آیا خدا همه جا حاضر است؟» به اعتباری، میتوانیم بگوییم «نه»، برای اینکه خدا وجود مادی و جسمانی ندارد، و به معنای تحتاللفظی کلمه در جایی یا همه جا واقع نشده. اما به اعتباری دیگر، میتوانیم با در نظر گرفتن اینکه همه موجودات محل تجلی صفات خدا یا نشانههای خدا هستند بگوییم «بله.»
پریسا: درسته. یک موضوع دیگه که با قضیه حضور خدا مرتبطه، و برکلی به آن اشاره میکنه، موضوع «قرب و بعد» است.
…