مرور مجموعه مقالۀ «دعا و مناجات»، نوشتۀ دیوید لنگنس و ترزا لنگنس (بخش اول).
***
فرزاد: دوستان سلام؛ با یک برنامهی دیگه از مجموعه «آموزههای نو»، به اتفاق پریسا، با شما هستیم.
پریسا: سلام من رو هم از استودیوی رادیو پیام دوست در کانادا پذیرا باشید.
فرزاد: دوستان، این دفعه هم به سراغ یک مجموعه مقاله از وبسایت بهائی تیچینگز رفتهایم، با عنوان «دعا و مناجات».
پریسا: این مجموعه مقاله را دیوید لنگنس و همسرش ترزا لنگنس نوشتهاند که با هر دویشان قبلا آشنا شدهایم.
فرزاد: قبل از اینکه به سراغ این مجموعه مقاله برویم، میخواهیم یک بار دیگر خواهش کنیم که به فیسبوک و تلگرام سرویس رسانهای فارسی بهائی سر بزنید و دربارهی مقالهها نظر بدهید.
پریسا: آدرس صفحهی فیسبوک و تلگراممان را در آخر همین برنامه یک بار دیگر به اطلاع شما میرسانیم.
فرزاد: دوستان، لطفا با برنامه امروز ما همراه باشید.
فرزاد: ظاهرا این مجموعه شامل ده مقاله است.
پریسا: بله. چهار مقاله اول را دیوید و بقیه را همسرش ترزا لنگنس نوشته.
فرزاد: بگذار ما سؤالهای خودمان و شنوندههایی که درباره این مقاله نظر دادهاند را بکنیم و ببینیم توی این مقالهها جوابش را پیدا میکنیم یا نه.
پریسا: فکر خوبی است.
فرزاد: خب، سؤال اول: چرا اصلا باید دعا خواند و مناجات کرد؟
پریسا: اتفاقا این موضوع مقالهی اول است که دیوید لنگنس آن را نوشته. به نظر لنگنس، شاید صدها جواب برای این سؤال باشد.
فرزاد: اما کدام جواب بهتر است؟
پریسا: جواب خود لنگنس این است که انسان به دلیل بُعد جسمانیاش موجود ضعیفی است: در معرض انواع خطرات، بیماریها، و مرگ قرار دارد؛ دورهی زندگیاش نسبتا کوتاه است؛ برای زنده ماندن باید هزار جور سختی بکشد؛ آگاهی و دانش محدودی دارد، و عقل و بینشش از حد معینی فراتر نمیرود.
فرزاد: خب، دعا چطور میتواند این محدودیتها را برطرف یا کم کند؟
پریسا: دعا در واقع تأکیدی است بر بعد روحانی انسان. این بعد از طریق دعا به منبع روحانی عالم، مثلا خدا، متصل میشود و میتواند محدودیتهای انسان را کمتر کند.
فرزاد: من که از این جواب قانع نشدم. حداقل توضیحی لازم است تا نشان بدهد چطور تقویت جنبهی روحانی میتواند کمبودهای ناشی از بعد جسمانی را جبران کند.
پریسا: لنگنس در مورد این موضوع توضیحی نداده.
فرزاد: بسیار خوب. پس برویم سراغ سؤال بعدی. آیا با دعا خواندن انسان بهتری میشویم؟
پریسا: جواب مثبت است. لنگنس تحقیقی را شاهد میآورد از مجله «روانشناسی امروز» نوشتۀ کِلِی راتلج (Clay Routledge)، استاد دانشگاه نورث داکوتا. بر اساس نتایج این تحقیق، دعا برای خود و دیگران باعث میشود تسلط بیشتری بر نفسمان داشته باشیم؛ آدمهای باگذشتتری بشویم؛ اتحاد و اعتماد در جامعه بیشتر شود؛ تأثیرات مضر استرس و فشارهای روحی از بین برود؛ و از همه جالبتر، آدمهای مهربانتری بشویم.
فرزاد: جالب است. اما دلیلش چیست؟ میشود دلیلی در مقاله پیدا کرد؟
پریسا: نظر شخصی لنگنس شاید برایت جالب باشد. او میگوید دعا و مناجات در واقع نوعی اقرار و اعتراف آگاهانه به این است که ما قدرت مطلق نداریم؛ زمام امور زندگی در دست ما نیست؛ ما جزئی از زندگی هستیم، در ارتباط و وابستگی به دیگران. به نظر لنگنس، آگاهی از وضعیت وجودی ما در جهان و یادآوری هر روزه آن، ما را فروتنتر، مهربانتر، و به طور کلی انسانی بهتر میکند.
فرزاد: هـــوم؛ خیلی دلیل خوبی به نظرم نمیآید. فهم عجز و ناتوانی ما در جهان، لزوما به انسان را بهتر نمیکند؛ بلکه میتواند او را خشمگین، ناامید، و حتی پرخاشگر بکند.
پریسا: درست است. اما باید توجه کنیم کسی که دعا میکند معمولا آدم باایمانیست که مجموعه اعتقادات دیگرش باعث میشود با دعا و مناجات به نتایجی برسد که احتمالا با کسی که آن مجموعه اعتقادات را ندارد تفاوت اساسی دارد.
فرزاد: خب تا اینجا درباره دو موضوع حرف زدیم: یکی چرا باید دعا و مناجات خواند و یکی هم تأثیر دعا و مناجات بر رفتار و نگرش انسان.
پریسا: درست است.
فرزاد: خب سؤال بعدی این است که بهتر است دعا و مناجات را فردی بخوانیم یا جمعی.
پریسا: در مورد این سؤال، دیوید لنگنس تجربهی خودش و همسرش، ترزا، را نقل میکند. او میگوید که در اوائل ازدواجشان هر کدام از آنها طبق عادت جداگانه دعا میخوانده. اما بعد از مدتی همسرش پیشنهاد میکند که با هم این کار را بکنند.
…