مرور مقالۀ «پنج راز ازدواج موفق» نوشتۀ پیام زمانی و مقالۀ «موسیقی و هماهنگی درونی»، نوشتۀ کریستوفر باک.
***
فرزاد: دوستان سلام؛ با یک برنامهی دیگه از مجموعه «آموزههای نو»، به اتفاق پریسا، با شما هستیم.
پریسا: سلام من رو هم از استودیوی رادیو پیام دوست در کانادا پذیرا باشید. امروز هم با دو مقاله دیگه در خدمت شما هستیم.
فرزاد: مقالۀ «چطور بدانیم مشیت الهی چیست؟»، نوشتۀ زرین کالدوِل.
پریسا: و مقاله «عشق بیقید و شرط »، نوشته جنیفر کمپبل.
فرزاد: دوستان، لطفا با برنامه امروز ما همراه باشید.
فرزاد: نویسندۀ مقالۀ «چطور بدانیم مشیت الهی چیست؟» زرین کالدوِل است. او برای سازمانهای غیرانتفاعی بینالمللی مختلفی در ردههای مدیریتی و روابط عمومی کار کرده است؛ و به غیر از علاقه شخصی، سابقه حرفهای هم در سازمانهای چندملیتی، روابط بین ادیان، برقراری صلح، و تعلیم و تربیتِ بینالمللی دارد.
پریسا: شاید شما هم مثل خیلی از افراد متدین به خواست خدا، اراده حق، یا مشیت الهی فکر میکنید و اگر وسواس دینی هم داشته باشید دائم از خودتان میپرسید آیا این کاری که میکنم مطابق با اراده الهی است؟ نکند تصمیمی که گرفتم همانی نباشد که خدا میخواهد!
فرزاد: بنابراین، برای افراد متدین حتما این سؤال پیش میآید که چطور میشود فهمید خواست و اراده خدا در این موقعیتها چیست. یعنی همان سؤالی که زرین کالدول میخواهد بهش جواب بده.
پریسا: درسته. کالدول برای پیدا کردن جواب سراغ آثار مقدسه ادیان مختلفی رفته. بعد از مطالعه این کتابها اولین نتیجهای که میگیرد این است: «به نظرم رسید که شاید دارم موضوع را بیش از حد پیچیده میکنم، یعنی به جای اینکه بخواهم مشیت الهی را به عنوان چارچوبی برای زندگی بفهمم، دنبال دستورالعملهای خاص در مورد همه جزئیات زندگیام هستم.»
فرزاد: پس مثلا اگر کسی سر میز صبحانه رو به آسمان کند و بپرسد خدایا ارادهات امروز این است که نان سنگک بخورم یا لواش همانقدر سؤال نابجایی کرده که کسی برای اینکه دکتر بشود یا مهندس به دنبال دانستن مشیت الهی باشد؟
پریسا: احتمالا نظرش همینه. به نظر کادول، مشیت الهی، حداقل در آثار مقدسه آیین بهائی، اغلب یعنی پیروی از احکام الهی. او قسمتی از یکی از آثار حضرت بهاءالله، بنیانگذار آیین بهائی، شاهد میآورد: معنی فنای از نفس و بقای بالله آنست که هر نفسی خود را در جنب ارادهٴ حقّ فانی و لاشیء محض مشاهده نماید مثلاً اگر حقّ بفرماید افعل کذا بتمام همّت و شوق و جذب قیام بر آن نماید نه آنکه از خود توهّمی کند و آن را حقّ داند … باید آن جناب به ما اراد الله قیام نمایند و ما اراد الله ما نزّل فی الألواح است به قسمی که به هیچ وجه از خود اراده و مشیّتی نداشته باشند (منتخباتی از آثار حضرت بهاءالله، لوح 160)
بعضی از احکام آیین بهائی مربوط است به خدمت به انسانها، روزه، نماز، و دوری از مصرف دخانیات و الکل. شاید همیشه پیروی از اینها و دیگر احکام آسان نباشد، به خصوص وقتی که با آنچه میخواهیم، و اغلب جامعهای افراطی ما را به آن سوق میدهد، تناقض دارد.
همچنان که در عبارت بالا روشن است، موضوع دیگری که معمولا به پیروی از مشیت الهی وصل میشود انقطاع از دنیاست، که در متون دینی دیگر هم انعکاس داشته است:
دیگر هم شکل این دنیا مشوید، بلکه با تازه ساختن ذهن خود دگرگون شوید تا بتوانید خواست نیکو، پسندیده و کامل خدا را تشخیص دهید. (رومیان 12:2)
خب، به غیر از اطاعت از قوانین و احکام دین و منقطع بودن از دنیا، چه چیز دیگری درباره مشیت الهی میشود فهمید؟ فارغ از اینکه چقدر انسانها این پیام را نادیده گرفتهاند، به اعتقاد من مشیت الهی نهایتا از ما میخواهد که همدیگر را دوست داشته باشیم و به همدیگر کمک کنیم. روشن است که به زبان آوردن این حرف از عمل کردن به آن آسانتر است، اما این سنگ زیربنای همه ادیان است.
…