قسمت ۴
مقالهی اول با عنوان «مراقبت از خود، ظلم و جامعه» نوشتهی مکینا ریورز؛ و مقالهی دوم با عنوان «چرا هر کدام از ما چیزها رو متفاوت میبینیم» نوشتهی جوزف روی شپرد
***
فرزاد: دوستان عزیز
فرزاد و پریسا: سلام
پریسا: امیدواریم که همگی خوب و خوش باشین.
فرزاد: و از سلامتی خودتون و اطرافیانتون مراقبت کنید!
پریسا: بله، امروز هم دو مقالهی دیگه از وب سایت بهائی تیچینگز رو بهتون معرفی میکنیم.
فرزاد: مقالهی اول با عنوان «مراقبت از خود، ظلم و جامعه» نوشتهی مکینا ریورز؛
پریسا: و مقالهی دوم با عنوان «چرا هر کدام از ما چیزها رو متفاوت میبینیم» نوشتهی جوزف روی شپرد.
فرزاد: دوستان ازتون دعوت میکنیم به این قسمت از مجموعهی آموزههای نو توجه کنید
پریسا: همونطور که در اول برنامه گفتیم، مقالهی اولی که امروز بهتون معرفی میکنیم عنوانش هست: «مراقبت از خود، ظلم و جامعه» نوشتهی مکینا ریورز.
فرزاد: مکینا ریورز بهتازگی از دانشکدهی مددکاری اجتماعی در دانشگاه کلمبیا فارغالتحصیل شده. او به مباحث مربوط به عدالتخواهی و درمان از طریق راههای خلاقانه علاقمنده.
پریسا: قبل از اینکه مقاله را شروع کنیم، حدس میزنی «مراقبت از خود» چه معنایی میده؟
فرزاد: نمیدانم. این روزها که معنیاش خیلی عوض شده. یعنی توجه به سلامت روح و جسم؟
پریسا: هم بله و هم خیر.
فرزاد: چطور؟
پریسا: توی این مقاله، منظور مکینا ریور از مراقبت از خود جنبهی خاصی از آن است.
فرزاد: چه جنبهای؟
پریسا: مراقبتهایی که بیشتر جنبهی تجملاتی دارن.
فرزاد: بهتره چندتا مثال بزنی.
پریسا: مثلا دکترها، پرستارها، روانشناسها، مددکارهای اجتماعی به خاطر نوع کارشون هر روز با افرادی در تماس هستن که مثلاً متحمل درد هستن یا از مشکلی رنج میبرن. درسته که درد و رنج و مشکلات مربوط به مراجعینشون هست، اما روی اونها هم بیتاثیر نخواهد بود.
فرزاد: این در مورد کار فعالان حقوق بشر هم صدق میکند. اونها نه تنها به کسانی که تحت ظلم و فشار بودهاند مراقبت از خود رو توصیه میکنند بلکه خودشون هم مثل پرستارها یا مددکارهای اجتماعی به مراقبت از خود احتیاج دارن.
پریسا: دقیقاً. یعنی اگر این افراد از سلامت جسم و روح خودشون مراقبت نکن، پشت کسانی که به کمکشان احتیاج دارن خالی میشه.
فرزاد: خوب از کی این مراقبت از بهداشت و سلامت روح و روان و جسم به قضیهای تجملاتی تبدیل شده؟
پریسا: از وقتیکه به قول مکینا این مراقبت از سلامت جسم و روح برای بعضیها فقط شده ماساژ، ماسکهای صورت و تعطیلات گرونقیمت.
فرزاد: خب، اگر کسی میتواند و از پس مخارجش بر میآید، چه اشکالی داره؟ اضطراب و تنش رو کم میکنه و فرصتی به افراد میده که کمی آرامش داشته باشن.
پریسا: به نکته مهمی اشاره کردی. مکینا هم اشکالی توش نمیبینه، به شرط اینکه اولاً به فرهنگ زیادهروی و افراط تبدیل نشه و استانداردهای زندگی تلقی نشن؛ دوم، فراموش نکنیم که هنوز آدمهای ستمدیدهی زیادی در اطراف ما هستند که محتاج خدماتاند که بتوانند به زندگی عادی برگردند.
فرزاد: درست متوجه قسمت دوم حرفش نشدم.
پریسا: شاید این مثالی که در مقاله اومده کمک کند: یک نفر قرار ملاقاتش رو مرتب با دیگران بهم میزده به این بهانه که میخواسته مطمئن بشه به سلامت و بهداشت روح و جسم خودش به اندازه کافی میرسه. و نتیجهی مهمی که نویسندهی مقاله میگیره اینه که اگر ما به یکی بودن بشر معتقدیم، بهتر است این هم یادمون باشه که گاهی مراقبت از خود همون مراقبت از دیگران هست و مراقبت از خود و جامعه دو مفهوم مترادف است نه متضاد.
فرزاد: درسته، گاهی اون حس خوبی که مراقبت از دیگران در انسان به وجود میاره قابل مقایسه با بعضی از کارهایی که فقط منفعت فردی رو در نظر دارن نیست.
پریسا: دوستان امیدواریم بخش اول برنامهی امروز رو پسندیده باشین و آماده باشید تا خلاصهی مقالهی دوم رو بشنوید.
فرزاد: عنوان مقالهی دوم این هفته همونطور که اول برنامه گفتیم هست: «چرا هر کدام از ما چیزها رو متفاوت میبینیم»، نوشتهی جوزف شپرد.
پریسا: متاسفانه نویسندهی این مقاله در سال ۲۰۱۵ از دنیا رفته. اما وب سایت بهائی تیچینگز مجموعه مقالهای رو از کتاب او با عنوان «راهنمای سفر برای بازگرداندن امر مقدس» با اجازهی همسر و مولف کتاب منتشر کرده که ما امروز یکی از این مقالهها را معرفی میکنیم.
فرزاد: بحث اصلی مقالهی جوزف حول این محور میچرخه که چون هر کدوم از ما در زندگی تجربیات متفاوتی داشتهایم و پیشزمینههای متفاوتی داریم، دید و برداشتمون نسبت به مسایل مختلف متفاوته؛ و همینطور عکسالعملهامون در شرایط مختلف.
…