قسمت ۲
مرور مقالههای «آیا شما سیستم رو به بازی میگیرید؟» نوشتهی زرین کالدول و «برنامهریزیهای عمرانی با هدف ایجاد نتایج مثبت» نوشتهی موژان مؤمن.
***
پریسا: دوستان عزیز، همراهان همیشگی «آموزههای نو»، وقت شما بهخیر.
فرزاد: امیدواریم که روزگارتان خوش باشه و آماده شنیدن قسمت دیگهای از مجموعه برنامه آموزههای نو باشید.
پریسا: امروز هم طبق روال گذشته …
فرزاد: با این تفاوت که فصل پنجم آموزههای نو رو تقدیمتون میکنیم،
پریسا: با معرفی دو مقالهی دیگه از وبسایت بهائی تیچینگز در خدمتتان هستیم.
فرزاد: مقالهی اول نوشتهی زرین کالدول است با عنوان «آیا شما سیستم رو به بازی میگیرید؟»
پریسا: و مقالهی دوم با عنوان «برنامهریزیهای عمرانی با هدف ایجاد نتایج مثبت» نوشتهی موژان مؤمن.
فرزاد: دوستان، لطفا ما را با برنامهی امروز «آموزههای نو» همراهی کنید.
* * *
پریسا: در فصلهای قبلی «آموزههای نو» زرین کالدول و چند تا از مقالههایش را معرفی کرده بودیم اما برای شما دوستانی که از این فصل همراه ما شدید یکبار دیگه زرین رو معرفی میکنیم.
فرزاد: زرین کالدول برای سازمانهای غیرانتفاعی بینالمللی مختلفی در ردههای مدیریتی و روابط عمومی کار کرده است؛ و بهغیر از علاقهی شخصی، سابقهی حرفهای هم در سازمانهای چندملیتی، روابط بین ادیان، برقراری صلح، و تعلیم و تربیتِ بینالمللی داره.
پریسا: قبل از اینکه بریم سراغ مقاله، میخوام ازت سؤالی بکنم؟ تا حالا تو زندگیت سیستم روبه بازی گرفتی؟
فرزاد: منظورت رو درست متوجه نمیشم. بیشتر توضیح بده.
پریسا: از سیستم سوء استفاده کردی؟
فرزاد: منظورت از سیستم چیه؟ منظورت قوانین اجتماعی هست؟
پریسا: بله، قوانین و رویههایی که بهمنظور محافظت از وضع موجود برای افراد یا قشر خاصی از جامعه وضع شده.
فرزاد: و منظورت از بهبازی گرفتن اینه که از امکانات موجود برای دستهی خاص به نفع خودم استفاده کرده باشم؟
پریسا: دقیقاً. زرین برای روشنتر شدن موضوع مثال خیلی خوبی میزنه. در آمریکا، طبق قانون، افرادی که بهدلایل پزشکی نمیتونن راه طولانی برن، در پارکینگهای عمومی جای مخصوص برای پارک کردن دارن که فاصلهاش با محل مورد نظر خیلی کمه و این بهشون کمک میکنه که نخوان مسیر طولانی راه برن. در این میون افرادی هم هستن که مشکل پزشکی جدیای هم ندارند اما از این امکان برای راحتی خودشون سو استفاده میکنن.
فرزاد: راستش رو بخوای یادم نمییاد تا حالا همچین کاری کرده باشم، و امیدوارم در شرایط دیگه هم ناخودآگاهانه و از روی کمتوجهی این کار رو نکرده باشم.
پریسا: بهنکتهی مهمی اشاره کردی. ناخودآگاهانه و از روی کمتوجهی. خیلی وقتها ما متوجه نیستیم که با کارمون داریم از تسهیلاتی که برای دیگران فراهم شده تا شرایط رو براشون راحتتر کنه سوءاستفاده میکنیم. دوستی دارم که هر وقت میخواست بره وسط شهر ماشین مامانش رو امانت میگرفت. و یکبار برای من و چندتا دیگه از دوستانمون با افتخار توضیح داد که چون وسط شهر همیشه شلوغه و جای پارک گیرش نمییاد با ماشین مامانش مییاد که اتفاقا از همین کارتهای پارک برای افراد با نیازهای خاص داره تا بتونه راحت جای پارک پیدا کنه.
فرزاد: خب روشن است که این نوع کارها نهتنها مطابقِ قانون نیست، غیراخلاقی هم هست. اما تجربهی زرین از این جور بازیگرفتنها چیه؟
پریسا: زرین مقالش رو با این تجربهی شخصی شروع میکنه که برادرش در کودکی دچار عارضهای میشه که حرکت و راهرفتن براش مشکل شده بوده اما تا مدتها حاضر نبوده که کارتِ مخصوص برای پارکینگ بگیره یا از مزایای دیگهای که دولت در اختیارش میگذاشته استفاده کنه چون میخواسته تا جاییکه ممکن است مثل افراد معمولی زندگی کنه.
فرزاد: بعضی وقتها ما تا از نزدیک چیزی رو تجربه نکنیم متوجه اهمیتش یا تاثیرش در زندگی خودمان و دیگران نمیشیم و همین باعث میشه که ناخودآگاه کاری انجام بدیم که به دیگران مستقیم یا غیر مستقیم لطمه بزنه.
پریسا: درست است. چون زرین از نزدیک در جریان زندگی برادرش و مشکلاتش بوده، میخواد مطمئن بشه این امکانات در دسترس افرادی قرار میگیره که واقعاً بهش احتیاج دارن.
فرزاد: آموزههای دینی چطور میتواند بهحل این مشکل کمک کند؟
پریسا: زرین میگوید در آموزههای بهائی و سایر ادیان تعالیم اخلاقیای هست که با استفاده از اونها در شرایط مختلف فرد میتونه قضاوت کنه که داره از شرایط و یا حقوق دیگران سوء استفاده میکنه یا خیر.
…