قسمت ۲۴ و آخر
مرور مقالۀ «فیلم نیروی محرکهای برای ایجاد آگاهی و تغییر اجتماعی»، نوشتۀ ان گوردون پری و «وقتی با خودمون حرف میزنیم داریم با کی حرف میزنیم؟»، نوشتۀ رادنی ریچاردز.
***
پریسا: دوستان سلام؛ من پریسا، به همراه همکارم فرزاد، از استودیوی رادیو پیام دوست به شما سلام میکنیم.
فرزاد: همونطور که میدونین مجموعه برنامه آموزههای نو به معرفی مقالههایی از وبسایت بهائی تیچینگز میپردازه. اگر تا حالا به این وبسایت سری نزدین حتما این کار رو بکنین. مقالههای جالب زیادی روزانه در این وبسایت منتشر میشه.
پریسا: مقاله اول امروز عنوانش هست: «فیلم، نیروی محرکهای برای ایجاد آگاهی و تغییر اجتماعی».
فرزاد: و مقاله دوم رو که موضوع خیلی جالبی داره در ابتدای قسمت دوم معرفی میکنیم. ازتون دعوت میکنیم که تا انتهای برنامه با ما همراه باشید. ان گوردون پری در مطالعات زیباییشناسی مدرک دکتری دارد و در مؤسسه هنر دالاس علوم انسانی از جمله درک فیلم درس میدهد. او به همراه شوهرش، تیم پری، فیلم مستندی ساخته است با عنوان: سفر پرفروغ: عبدالبهاء در آمریکا. این فیلم به تازگی به فارسی هم برگردانده شده.
پریسا: همونطور که در ابتدای برنامه گفتیم عنوان مقاله امروز هست: «فیلم، نیروی محرکهای برای ایجاد آگاهی و تغییر اجتماعی».
فرزاد: موضوع جالبیه. دوستی داشتم که یک بار برام گفت فیلم خیلی زیاد میبینیم. هر چی گیرم بیاد و خیلیها به همین دلیل ازم انتقاد میکنن که داری وقتت رو تلف میکنی. اون میگفت: فیلم دیدن آگاهی زیادی بهم میده. خیلی ازش درس میگیرم مخصوصا وقتی امکان سفر کردن و دنیا دیدن برام نیست.
پریسا: اتفاقا این نکته ای هست که نویسنده مقاله هم در ابتدای متنش بهش اشاره کرده: ان گوردن پری در ابتدای مقاله میگه فیلمهای مستند و داستانی، هر دو نقش مهمی در شکل دادن به افکار، عواطف، و نگرش ما به نیازهای عصرمان دارند. فیلم به آگاهشدن از مسائل جهانی، ایجاد همدلی با اقلیتها، و کاوش در ارزشهای فرهنگی کمک میکند، تحمل سختیها را برای ما آسانتر میکند، و سواد بصری، درک از زیبایی، و فهم متقابل از فرهنگها را تکامل میبخشد.
فرزاد: جالبه. دارم فکر میکنم اصلا ویدیو این روزها از هر رسانه دیگه بیشتر مورد توجه عموم قرار گرفته. مخصوصا این روزها که به مدد تکنولوژی و اینترنت امکان دسترسی به هر چیزی در هر زمان و مکانی هست و هر چی اراده کنیم میتونیم همون لحظه ببینیم.
پریسا: درسته، این امکان هم خوبه و هم بد و اگر از طرف دیگه بهش نگاه کنی، هر کسی در هر لحظه از هر اتفاقی که اطرافش میفته میتونه با دستگاه کوچکی مثل تلفن همراهش فیلم بگیره و دراختیار همه قرار بده.
فرزاد: خوب نظر نویسنده چیه؟
پریسا: اون میگه ما در عصری زندگی میکنیم که مشغولیات بصری در آن هر روز بیشتر میشود. در این میان، رسانۀ فیلم در اشکال مختلفش—سینما، تلویزیون، وب، فستیوالهای فیلم، و بازیهای ویدیویی—از طرق وسائل گوناگون در معرض دید طیف گستردهای از مردم قرار دارد. به خصوص، جوانان بیشتر از هر وقت دیگری برای یادگیری و سرگرمی متکی به این رسانههای تصویری هستند.
فرزاد: درست میگه. خب، معلومه که فیلم روی مخاطبانش خیلی تأثیر دارد. اما روی سازندگانش چی؟
پریسا: اتفاقا این نکتهای است که پِری با استفاده از مفهوم کاتارسیس یا تزکیه نفس ارسطو به آن اشاره میکند و میگه: «اگر دریافت ارسطو از کاتارسیس درباره نمایش را در مورد رسانۀ فیلم هم به کار ببریم، میبینیم که چطور میتواند به جامعه و شخص خدمت کند. کاتارسیس (که از یونانی میآید و به معنای تزکیه و پالودن است) به کمک هنر احساسات ما (به خصوص ترس و پشیمانی) را پاک و منزه میکند. نتیجه این تغییر اساسی در احساسات نوسازی و احیاست که خود راه را برای رسیدن به سطح جدیدی از درک و همدردی باز میکند.»
فرزاد: جالبه.
پریسا: ان گوردون پری در ادامه میگه: هنر، مخصوصا درام برای ما این امکان رو فراهم میکنه که تا عواطف و احساساتی که قبلا سرکوب شدن یا مورد توجه قرار نگرفتن رو تجربه کنیم و به ما کمک میکنه تا این احساسات تعادل ببخشیم. هنر، به خصوص نمایش، به ما امکان تجربه عواطفی را میدهد که قبلا سرکوب شده یا نادیده گرفته شدهاند. و بنابراین هنر میتواند به اصلاح یا ایجاد تعادل روانی ما کمک کند. آثاری که پایانهای پرمعنا یا تراژیکی دارند – چه نمایشی باشند، چه داستانی، یا مستند – میتوانند چه در فرد یا جامعه نوعی محرک نوعی تزکیه نفس باشد.
…