در دومین نامه خطاب به دکتر یونس خان افروخته، از معمایی صحبت میکنیم که همیشه در قلبش وجود داشت و یک شب هنگام قدم زدن، حضرت عبدالبهاء راز آن معما را برای او فاش میکنند. درادامه به روایتی که از صبحهای جمعه درعکا داشتند میپردازیم.