قسمت ۱۴
گفتگوی شادی طلوعی با سلین شوان عکاس فرانسوی.
***
فرزاد: همراهان عزیز آموزههای نو، وقت به خیر!
پریسا: دوستان من هم سلام میکنم و از اینکه با قسمت دیگهای از مجموعهی آموزههای نو با شما همراهیم خوشحالم.
فرزاد: امروز خلاصهی یکی دیگه از پادکستهای وب سایت بهائی تیچینگز رو با هم مرور میکنیم.
پریسا: در این مجموعه پادکستها شادی طلوعی والاس با هنرمندها به گفتگو میشینه و ازشون دربارهی منبع الهام آثار هنریشون میپرسه.
فرزاد: دوستان، من فرزاد
پریسا: و من پریسا
فرزاد: ازتون دعوت میکنیم با این قسمت از برنامه که مصاحبه با سلین شوان هست همراه باشید.
پریسا: سلین شوان عکاسی فرانسوی است. پدر و مادرش در دوران جنگ داخلی از کامبوجیا فرار میکنن و بهپاریس میان. سلین و برادرش در پاریس متولد میشوند.
فرزاد: اگر درست یادم باشه سلین در رشتهی تجارت و بازرگانی در آمریکا تحصیل کرده، و در همین رشته هم شغلی داشته. اما بعد آن را رها میکند و به عکاسی رو میآره. درسته؟
پریسا: بله، اینطور که خودش میگه میخواسته بره مدرسهی هنرها، اما پدر و مادرش میگن، هنر شغل نیست. و اون هم از بین رشتهی حقوق و مهندسی و پزشکی و تجارت، تجارت و بازرگانی رو انتخاب میکنه. اما در کنارش عکاسی هم میکرده. روز به روز هم بیشتر به این فکر میکرده که شغلش رو رها کنه و تمام وقت دنبال عکاسی برود.
فرزاد: تصمیم بزرگ و سختی هست: شغلی رو که میتونی روش حساب کنی، ول کنی و بری سراغ کاری که هیچ پشتوانهی مالی و تضمینی نداشته باشه.
پریسا: بله سخت است. شاید به همین دلیله که همش دنبال یک نشونه بوده تا کارش رو ول کنه و بره سراغ عکاسی.
فرزاد: اگر اشتباه نکنم این نشانه همان تصادفی است که براش اتفاقی میافته. با اینکه صدمهای نمیبیند اما وقتی شب برمیگرده خونه، با خودش فکر میکنه این حادثه میتونست طور دیگهای تموم بشه و از خودش میپرسه آیا از کارهایی که تا حالا تو زندگیش کرده راضی هست یا نه و همون شب تصمیم میگیره کارش رو ول کنه و بره سراغ حرفهی مورد علاقهش یعنی عکاسی.
پریسا: درسته. نکتهی جالبی که سلین بهش اشاره میکنه اینه که در عکسهاش سعی میکنه زیبایی رو ثبت کنه. حالا حتما میگی خوب خیلی از عکاسها این کار رو میکنن.
فرزاد: بله، مخصوصاً عکاسهای مراسم ازدواج که ظاهراً سلین هم از مراسم ازدواج زیاد عکس میگیره.
پریسا: بله، اما میگه موقع عکاسی در این مراسمها فقط به فکر این نیست که عکس قشنگی از فرد زیبایی بگیرد بلکه به جزئیات توجه زیادی میکنه و سعی میکنه زیبایی رو در جزییات هم نشون بده. مثلاً تلاش میکند زیبایی لحظاتی که افراد دارند احساسشون رو بیان میکنن ثبت کنه. میگه نمیدونم بقیه هم به این موضوع عقیده دارن یا نه اما اون فکر میکنه که میشه روح یک نفر رو در عکس ثبت کرد.
فرزاد: چطوری؟
پریسا: مثلاً با عکس گرفتن از نوع لبخندش، یا نگاهش.
فرزاد: سلین جایی تو مصاحبش میگه خیلی از خانمها وقتی عکسهایی رو که سلین ازشون گرفته میبینن بهش میگن این اولین باری هست که خودشون رو در عکسها زیبا میبینن.
پریسا: من هم این قسمتِ مصاحبه برام جالب بود. سلین میگه خیلی از خانمها وقتی میان پیشش بهش میگن مثلاً از حالت چشمام خوشم نمیاد یا مثلا خیلی چاق یا لاغرم. اون میگه من همیشه سعی میکنم آن حالت یا جزئیات زیباییشون رو ثبت کنم که هیچوقت بهش توجه نکردن مثلا حالت موهاشون، طرز نگاه یا لبخندشون و همین باعث میشه که نگاهشون به خودشون عوض بشه.
فرزاد: قسمتی از مصاحبهی شادی طلوعی والاس با سلین عکاس اهل پاریس رو شنیدین دربارهی زیبایی در کثرت و تنوع. سلین این ایده رو از آموزههای بهائی گرفته و موضوعیه که در اکثر عکاسیهاش بهش توجه میکنه.
پریسا: بله. ظاهراً این پروژهایه که در کنار کارهاش انجام میده. میگه مثلاً در مد معمولاً زیبایی یک مفهوم داره. آدمهایی با ظاهر خیلی مشخص. اما هدف سلین اینه که زیبایی رو در تنوع و کثرت، در آدمهایی با ظاهر متفاوت به ثبت برسونه.
پریسا: نکتهی جالب دیگه اینه که سلین عکسهاش را روی فیلم میگیره و نه به صورت دیجیتال که این روزها خیلی رواج پیدا کرده.
…