قسمت ۱۲
مرور مقالههای «چگونه کودکان را مهربان تربیت کنیم» نوشتهی استیسی قدوسی و «اعتماد انتخابی است» نوشتهی باربارا دیویس
…
پریسا: امروز هم طبق روال گذشته با معرفی دو مقالهی دیگه از وبسایت بهائی تیچینگز در خدمتتان هستیم.
فرزاد: مقالهی اول با عنوان «چگونه کودکان را مهربان تربیت کنیم»، نوشتهی استیسی قدوسی؛
پریسا: و مقالهی دوم با عنوان «اعتماد انتخابی است» نوشتهی باربارا دیویس.
فرزاد: در معرفی نویسندهی مقالهی اول برنامهی امروز بگیم که استیسی قدوسی در حال اتمام دورهی فوق لیسانسش در رشتهی سلامت عمومی است. او با همسر و سه فرزندش در اوماهای نبراسکا زندگی میکنه و اوقات فراغتش را صرف تحقیق و کمک داوطلبانه در مراکز رسیدگی به امور پناهندگان میکنه.
پریسا: استیسی مقالهاش رو با این مطلب شروع میکنه که همیشه فکر میکرده بزرگ کردن بچهها مثل اردوگاه نظامی میمونه. هیچوقت خواب کامل و درستی نخواهی داشت و تعداد دفعاتی که در طول شب از خواب بیدار میشی ارتباط مستقیم داره با تعداد بچههایی که داری.
فرزاد: و احتمالا همیشه یکی داره سر یکی دیگه داد میکشه، هیچ چیز هیچوقت سرجاش نیست، شلوغی و بریز و بپاش زیاده و همیشه یکی هست که باید در همون لحظه مورد توجه قرار بگیره.
پریسا: و بعد از همهی این ماجراها، شبها کلی وقت صرف میکنی و میشینی با خودت فکر میکنی به عنوان پدر و مادر در طول روز چه کارهایی رو درست انجام دادی و چه کارهایی رو اشتباه. و احتمالا کفهی ترازوی کارهایی که اشتباه انجام دادی سنگینتر از کارهایی هست که درست انجام دادی.
فرزاد: راستش رو بخوای کفه ترازوی خواب از همه این هایی که گفتی سنگینتره. همه پدر و مادرها میدونن که بزرگ کردن بچهها از نظر روحی و جسمی کاری بسیار وقتگیر، خستهکننده و سختیه.
پریسا: درست میگی. معمولا پدر و مادرها شب نمیتونن استراحت کامل کنن و روز بعد خستهتر از شب قبل پا میشن و باید روتین سابق رو ادامه بدن. اگر به قول تو خواب اجازه داده باشه، فرصتی کردن که راجع به اونچه روز قبل مشکلزا بوده فکری بکنن و راهحلی پیدا کنن. تمام تلاش پدر و مادرها اینه که بتونن بچههای سالم، شاد و مستقلی بار بیارن که بتونن برای آیندهی جامعه شون مفید و مثمر ثمر باشن.
فرزاد: و البته نتیجه تمام تلاشهاشون رو احتمالا یکی دو دهه بعد میبینن.
پریسا: درسته.
فرزاد: خوب اگر انقدر طول میکشه تا نتیجهی کارهامون رو ببینیم چطور میتونیم بفهمیم که همون کاری رو میکنیم که باید بکنیم و راهی رو که پیش گرفتیم درسته.
پریسا: استیسی هم به همین موضوع اشاره میکنه. خوب در کوتاه مدت میتونیم ببینیم که آیا بچههای مهربونی داریم؟ وقت بازی با بقیهی بچهها مهربون رفتار میکنن؟ اسباب بازیهاشون رو به دیگران میدن؟ نوبت رو رعایت میکنن؟ اگر یکی از بچهها بخوره زمین باهاش احساس همدردی میکنن؟
فرزاد: در حقیقت همین نکات تربیتی کوچک و ظریفی که روزمره باهاشون کار میکنیم. خب، استیسی راه حلی هم پیشنهاد میده؟ رمز و راز موفقیت برای پرورش کودکان مهربان؟
پریسا: رمز موفقیتش اینه: شما هم مهربان باشید، نه تنها با خودتون و کودکانتون بلکه با اطرافیان با غریبهها. مهربانی بیقید و شرط. وقتی بچهها میبینن که پدر و مادرهاشون بیقید و شرط به دیگران محبت میکنن اونها هم یاد میگیرن.
فرزاد: درسته، خصوصیاتی مثل محبت، چیزی نیست که بشه یک شبه یاد گرفت. هم والدین و هم بچهها هر دو وقت لازم دارن.
پریسا: در تایید حرفهات بگم که اتفاقاً استیسی هم میگه: اگر محبت رو میزان سنجش خودتون به عنوان والدین قرار بدین، بدون شک فرزندان مهربانی رو پرورش میدین.
* * *
فرزاد: خوب امیدواریم قسمت اول برنامهی امروز رو پسندیده باشین. اگر موافق باشید برسیم به معرفی مقالهی دوم نوشتهی باربارا دیویس با عنوان «اعتماد انتخابی است».
پریسا: باربارا دیویس هم نویسنده است و هم در ۲۰ سال گذشته به کار مشاوره در زمینهی شغلی و بهبود روابط شغلی بین کارکنان پرداخته. او در این زمینه سخنرانیهایی هم در کانادا، آمریکا و هند انجام داده و دغدغهی اصلیش کمک به افراد هست تا زندگی پر بارتری رو برای خودشون و دیگران رقم بزنند.
فرزاد: خوب چطوره قبل از اینکه با هم دربارهی این موضوع گپی بزنیم کمی از ایدهی اصلی مقاله رو با شنوندهها در میون بذاریم.
پریسا: این مقاله خیلی جالبه و زاویهای که نویسنده به موضوع نگاه میکنه اون رو جالبتر هم میکنه. همونطور که گفتی موضوع مقاله هست «اعتماد انتخابی است».
…