مرور مقالۀ «سه وظیفه خطیر مطبوعات»، نوشتۀ کریستوفر باک؛ و مقالۀ «فرق بین خطا و گناه»، نوشتۀ رادنی ریچاردز.
***
فرزاد: دوستان سلام؛ با یک برنامهی دیگه از مجموعه «آموزههای نو»، به اتفاق پریسا، با شما هستیم.
پریسا: سلام من رو هم از استودیوی رادیو پیام دوست در کانادا پذیرا باشید. امروز هم دو مقاله دیگر از وبسایت BahaiTeachings.org را با شما مرور میکنیم. مقالۀ اول برنامه امروز:
فرزاد: «سه وظیفهی خطیر مطبوعات»، نوشتۀ کریستوفر باک.
پریسا: و عنوان مقالۀ دوم امروز که آن را رادنی ریچاردز نوشته «فرق بین خطا و گناه» است.
فرزاد: دوستان، با برنامهی این هفتهی «آموزههای نو» همراه باشید.
پریسا: مقاله اول امروز رو کریستوفر باک نوشته که عنوانش هست: «سه وظیفهی خطیر مطبوعات»
فرزاد: کریستوفر باک وکیل و پژوهشگر است و کتابهای متعددی نوشته و به دست نشر سپرده؛ از جمله: «نماد و رمز»، «بهشت و الگو»، و «اَلِن لاک: ایمان و فلسفه».
پریسا: موضوعِ وظیفۀ مطبوعات موضوعِ جالب و البته خیلی مهمی است. خیلی وقت نیست که خبر حمله شیمیایی در سوریه و از دست رفتن جون بچهها و مردم بیگناه سوریه تیتر خبرها شد و عکس و فیلم هاشون در صفحههای اجتماعی همخوان شد. بازخوردهای متفاوتی هم داشت. تعدادی مینالیدن که چرا بشریت از خواب بیدار نمیشه و دست از جنایت برنمیداره. دستهای هم میگفتن که نمیخوان این صحنهها رو ببینن و از دوستانشون خواسته بودن که این تصاویر رو لااقل با اونها همخوان نکنن. این دسته معتقدن انتشار این عکسها و فیلمها میتونه رو مخاطب تاثیر برعکس بذاره. دلیلشون هم اینه که وقتی هر روز و به مقدار زیاد جنایت رو ببینیم دیگه به دیدنش عادت میکنیم و تاثیرش از بین میره و کم کم هم فراموش میکنیم که باید کاری بکنیم.
فرزاد: به نظرم هر دو دسته حق دارن.
پریسا:من هم موافقم. ولی باید چی کار کرد؟
فرزاد: خوب، شاید بتونی جواب سؤالت رو تو مقاله امروز پیدا کنی. به قول نویسنده مقاله، کریستوفر باک، در دنیای امروز نقش مطبوعات خیلی مهم است، شاید مهمتر از هر موقع دیگهای تو تاریخ.
پریسا: البته از وقتی که مطبوعات پایشان را توی تاریخ گذاشتند. خب، ادامه بده.
فرزاد: کریستوفر باک مقالش رو با جمله جالبی شروع میکنه. میگه این روزها مطبوعات آماج اتهامهای مختلف هستند: از فساد و دروغگویی گرفته تا بازیچه بودن در دست شرکتهای بزرگ چند ملیتی. خلاصه انگار هر کسی که کم میآورد، رسانهها و مطبوعات را سرزنش میکند.
پریسا: درسته، پس وظایف خبرگزاریها چیه؟
فرزاد: کریستوفر سعی میکند با استنباط از آموزههای بهائی جواب این سؤال را بده. او به سه نکتهی اصلی اشاره میکنه. اول اینکه گزارشها باید دقیق و درست باشن. یعنی گزارشگر قبل از اینکه شروع به نوشتن درباره خبری کنه، باید درباره موضوع و واقعیتهای مربوط به اون تحقیق و جستجو کنه و بر اساس مدارکی که به دست میآورد، گزارشش رو بنویسه.
پریسا: درسته
فرزاد: دوم اینکه گزارش عادلانه بده و عموم رو از ناعدالتیهایی که در جریانه با خبر کنه. این همون نکتهای هست که به بحث اول تو بر میگرده.
پریسا: دقیقا. هر روز در اخبار گزارشهای زیادی از جنگ ۷ ساله سوریه و کشت و کشتار انسانهای بیگناه میشنویم. اما چه تغییری ایجاد شده؟
فرزاد: کریستوفر هم اتفاقا همین سوال رو میکنه.
پریسا: ظاهرا همش داریم توجه دنیا رو به این بی عدالتیها جلب میکنیم ولی حرفی از راه حل عملی که مشکل رو حل کنه هنوز در میون نیست.
فرزاد: به قول کریستوفر: جواب آسونی به این سوال نمیشه داد. اون در ادامه میگه یکی از اصول روحانی گزارشگر، ترویج وحدته.
پریسا: درست متوجه ربطش نمیشم. کار گزارشگر،گزارش خبره، نه ترویج وحدت.
فرزاد: خوب تو فکر میکنی به اندازهای که خبر بد میشنوی خبر خوب هم میشنوی؟ فکر میکنی بین این دو تعادلی هست؟ مثلا چقدر خبر از خشونت و جنایت تو اخبار هست؟ اینا همش ایجاد رعب و وحشت و عدم اعتماد بین افراد جامعه میکنه. در صورتی که آمار نشون میده که در کل درصد خشونت و جنایت کمتر از قبله.
پریسا: درست است.
فرزاد: حالا فکرش رو بکن اگر گزارشگرها خبرهایی هم از اتفاقات خوب میدادن. فکر نمیکنی انتشار این اخبار بقیه رو هم تشویق میکنه که برای اجتماع یا محلهشان کارهای مثبت و مفید فایده انجام بدن؟
پریسا: آها،حالا فهمیدم. پس منظور کریستوفر اینه که گزارشگرها امروزه بیشتر از اینکه اخباری رو پخش کنن که باعث وحدت بین بشر میشه ،اونهایی رو منتشر میکنن که باعث اختلافه.
…