سفری سبز به آن سوی مرزها
در این قسمت با دکتر سوزان مودی، پزشک آمریکایی که قسمتی از زندگیشون رو صرف خدمت به ایرانیان کردند بیشتر آشنا میشیم.
***
از آغاز پیدایش آئین بهائی در قرن نوزدهم میلادی تا امروز، این باور وجود داشته که جامعه قابل اصلاح هست و
افراد میتونند در ساختن جهانی بهتر، تاثیرگذار باشند. عدۀ زیادی هم تلاش کردهاند تا از آموزههای حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبها، مثل یگانگی نوع انسان، برابری زن و مرد، رفع تعصبات و هماهنگی علم و دین، فهم عمیقتری پیدا کنند و اصول بهائی رو در زندگی و کارشون به کار بگیرند. بعضی از افراد حتی از این فراتر رفتهاند و تصمیم گرفتهاند به جامعۀ بهائی بپیوندند. افرادی از هر نژاد و ملیت، فارغ از این که مرد باشند یا زن، سیاه پوست باشند یا زرد پوست، همه با باور به یگانگی نوع انسان تلاش کردند و سعی کردند به همه انسانها و جوامع خدمت کنند.
سوزان مودی در ۲۰ نوامبر۱۸۵۱ میلادی تو شهر آمستردام از ایالت نیویورک به دنیا اومد و بعد از پایان تحصیلات متوسطه به دانشگاه طب نیویورک وارد شد. سوزان پس از فوت والدینش، درس طب رو موقتا ترک کرد و به شیکاگو رفت. تو شیکاگو، به دنبالکردن علاقه شخصیاش، یعنی هنر رفت. سوزان مودی به یادگیری موسیقی پرداخت و تو دانشکده هنرهای ظریف در رشته نقاشی و مجسمهسازی مشغول تحصیل شد. بعدش هم در دانشکدههای فیلادلفیا و پاریس تحصیلاتش رو ادامه داد و به درجه استادی رسید.
سوزان با اینکه عاشق هنر بود و بهعنوان بانویی هنرمند در جوامع هنری رفت و آمد میکرد؛ ولی علاقهاش به پزشکی هیچوقت رهاش نکرده بود. به نظر سوزان، پزشکی بهترین راه برای کمک به همنوعانشه؛ پس دوباره به تحصیل دانش پزشکی رو آورد. در دانشکده طب شیکاگو ثبت نام کرد و تحصیلش رو آغاز کرد تا با درجه دکترای طب فارغالتحصیل شد. تو سن ۵۲ سالگی اتفاقی برای همیشه زندگی سوزان رو تغییر داد. دکتر سوزان مودی در سن پنجاه و دو سالگی از طریق یک دوست بهائی، با دیانت بهائی آشنا شد. بعدش هم با مطالعه و تحقیق زیاد، بهائی شد. دکتر مودی بعد از ایمان آوردن به آیین بهائی برای اینکه بتونه دعاها و آثار مذهبی این آیین رو مطالعه کنه، شروع به یادگیری زبان فارسی کرد و به واسطه یک دوست بهائی، با آداب و رسوم ایران آشنا شد. با یادگیری زبان فارسی و مطالعه ادبیات ایران بود که دکتر مودی رفته رفته عاشق فرهنگ ایران شد. متاسفانه در دوره قاجار اکثر مردم از فقر مادی و رفاه و فقر فرهنگی رنج میبردند و همون طور که میشه حدس زد، اوضاع زنان بسیار بدتر از وضع مردهای جامعه بود.
وضع اسف بار بهداشت و تربیت زنان در ایران دغدغۀ بزرگی برای سوزان مودی شد. و این آغاز سفر سبز ایشون بودن به ایرانی که رنگ و زندگی درش روز به روز کمرنگتر میشد .قبل از سفر به ایران، دکتر مودی سه روز در فلسطین موند. در طول اقامتِ کوتاهش، حضرت عبدالبهاء در نامه ای به ایشون گفتند: ابتدا شرایط برای شما بسیار مشکل خواهد بود. چون وسائل رفاه و راحتی مثل آمریکا نیست. بسیاری از مردم فقیر هستند و روی زمین می خوابند، چون رختخواب ندارند. شما نباید به شرایط آنها نگاه کنید. به قلب شان نگاه کنید. شما را بسیار دوست خواهند داشت و من می خواهم که شما آنجا خوشحال باشید. شما باید صبور باشید و بسیار تلاش کنید که با ایمان و وفادار بمانید. اگر خودتان را فراموش کنید و تمرکزتان روی محبت و عشق به خدا باشد موفق می شوی.
روز ۲۶ نوامبر سال ۱۹۰۹، دکتر مودی وارد تهران شد. سوزان مودی اولین زن بهائی آمریکایی بود که مقیم ایران شد و از همان روزهای نخستِ ورود به تهران، دکتر مودی طبابتش رو آغاز کرد، ولی حدود دو ماه طول کشید تا محل مناسبی برای اقامتش پیدا کنه که طبق سفارش حضرت عبدالبهاء قرار بود مطبش هم همونجا باشه.
سوزان مودی به شدت با حجاب اجباری زنان مخالف بود و باور داشت حجاب مانع رسیدن نور و هوا به پوست و بدن زنها میشه.