خانم لالی آلبی متیوس برروی پله های بیمارستان زنان جذامی می خواهد برترس ونگرانی خود غلبه کند که ناگاه پرستار جوان وزیبایی را میبیند که با چهره ای گشاده به استقبالش می آید ...