سلول زنده، بشتاب
قطعا همه جراحتها و قطع عضوها را نمیتوان درمان کرد. اما در شرایطی که این مهم، امکانپذیر است وقتی فردی سانحه دیده و به شدت مجروح، کسی که به طور مثال انگشتها، دستها یا پاهایش چنان آسیب دیده که نزدیک به قطع شدن است را نزد یک جراح حاذق میبرند، او بعد از معاینه با تکیه به چه پشتوانهای امکان بهبودی را به خود فرد و عزیزانش نوید میدهد؟
قطعا به مدد علم و دانشی آموخته و با ایمان به معجزه اندک بافتهای هنوز متصل و زنده، این تشخیص را میدهد و دست به کار میشود. او نیک میداند که طی یک فرآیند طولانی و سخت، این بافتهای متصل و متحد باقی مانده، سلول به سلول، بافتهای شرحه شرحه شده را باز میآفرینند. او چشم بر جراحتها و پارگیهای رگ و پی و عصب نمیبندد که برعکس آنها را با نهایت دقت مورد ارزیابی قرار میدهد. اما توجه خود را در فرآیند درمان، بر بافتهای زنده و نباض، متمرکز میکند. حتی اگر تعداد آنها در مقایسه با بافتهای پاره شده بسیار بسیار اندک باشد. او به علم و تجربهای که در این مسیر کسب کرده ایمان دارد و از آن بالاتر به پیروزی رویش حیات بر یورش نابودی باورمند است. نکته بسیار مهم دیگر آن که آن طبیب حاذق در حافظه علمی خویش سابقه این پیشرفت را دارد که پیوندها و درمانهایی که دیروز غیر ممکن مینمود، امروز به مدد علم ممکن شده و فردا نیز نسبت به امروز همین روند را طی خواهد کرد. یک بافت سالم هزاران بافت شرحه شرحه را احیا میکند. اگر به پشتوانهای برساخته از واقع بینی و امیدواری، هم به شناخت و درک صحیح از بافتهای مردۀ مجروح نائل شویم و هم به فهمی درست از یاختههای زندۀ ذیروح.
همه کسانی که در سراسر دنیا با پیشینههای گوناگون از نژاد و ملیت و دین و فرهنگ دست یاری به یکدیگر دادهاند تا در محلههای خویش دست به جامعهسازی بزنند، نه دستخوش خیالات واهی شدهاند و نه چشم بر عمق فاجعه بستهاند. نه امیدواری بیمایه و بیپایه قلب و ذهنشان را احاطه کرده و نه ناامیدی وجودشان را به تصرف درآورده. آنها همه تلاششان را میکنند تا هم قرائتی صحیح و چندجانبه از جراحتها و زخمهای فرهنگی جامعه خویش به دست بیاورند و هم بافتهای هنوز زنده و متصل و متحد این هیکل را بیابند و ارزیابی کنند. آنها مثل آن پزشک حاذق با ایمان به معجزه سلولهایی که هنوز زندهاند و نفس میکشند تلاش میکنند تا سلولهای در معرض نابودی را با آنها پیوند بزنند. طبیعتا عفونت ممکن است سرایت کند. پس اگر آنها به تقویت همان اندک سلولهای زنده باقیمانده میپردازند و آنها را سرمایه کار خویش قرار میدهند به این معنی نیست که بر فجایع این سانحه دلخراشی که برای فرهنگ و تمدن بشری در سطح جهانی رخ داده چشم بستهاند. هر چند که گاهی به سادهدلی و حتی سادهلوحی متهم میشوند اما آنها به معجزه حتی یک سلول زنده ایمان دارند. آن را مییابند، تقویت میکنند، آن را در برابر عفونتها ایمنی میبخشند تا او بتواند نیروی حیات خویش را به سلولهای دیگر منتقل کند و این گونه بدن یا بدنۀ فرهنگ و تمدن و زیست انسانی، احیا شود و به زندگی باز گردد.
برنامه «جا به جا» از جدیدترین برنامههای PersianBMS به فعالیت جامعهسازی در بستر محلهها پرداخته است که گوش کردن به آن میتواند نگاه ما را نسبت به این فعالیت و نسبت به نگاه و نگرش افرادی که در این عرصه فعالیت میکنند عمیق کند. شما را هر پنجشنبه به شنیدن بخشی تازه از این برنامه دعوت مینماییم.
نظرات و دیدگاه نویسنده این مطلب مستقل بوده و لزوما دیدگاه رسمی جامعه بهائی را منعکس نمیکند.